در این قسمت سایت آریا مگ مجموعه ای از اشعار پر احساس زیبای و عاشقانه را از شاعران معروف ایرانی گردآوری کرده ایم که امیدواریم مورد توجه شما قرار بگیرد.
زیباترین اشعار احساسی عاشقانه
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب“محمد علی بهمنی”
دردهای من
جامه نیستند
تا ز تن در آورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته ی سخن درآورم
نعره نیستند
تا ز نای جان بر آورم
دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است
چنان دل بسته ام کردی
که با چشم خودم دیدم
خودم میرفتم اما
سایه ام با من نمی آمد!“بنیامین دیلم”
باور کن
تو را پنهان خواهم کرد
در آنچه که نوشته ام
در نقاشی ها و آوازها و آنچه که می گویم
تو خواهی ماند
و کسی نه خواهد دید
و نه خواهد فهمید زیستن ات را در چشمانم“اُزدمیر آصف”
مترجم : فائق سهرابی
اشعار پر احساس عاشقانه زیبا
گر نباشد هر دو عالم گو مباش
تو تمامی با توام تنها خوش است“عطار”
همین که تو
هر صبح در خیالِ منی
حالِ هر روزِ من
خوب است“لیلا مقربی”
تا شب نشده خورشید را
لای موهایت می گذارم
و عاشق می‌شوم
فردا، برای گفتن
دوستت دارم
دیر است“جلیل صفر بیگی”
نمی‌خواستم
این عشق را فاش کنم
ناگاه به خود آمدم،
دیدم همه کلمات راز مرا می دانند
این است که
هر چه می نویسم
عاشقانه ای برای تو می شود“شهاب مقربین”
گاهی میان خلوت جمع
یا در انزوای خویش
موسیقی نگاه تو را گوش می‌کنم
وز شوقِ این محال
که دستم به دست توست
من جای راه رفتن
پرواز می‌کنم …!
شعر عاشقانه از شاعران معروف
خورشیدی که تو را گرم می کند
بر من خواهد تابید
ماهی که به تو لبخند می زند
برای من از تو خواهد گفت
آسمانی که سقف تو ست
با من مهربان خواهد بود
زمین زیر پای تو
بستر من است
چقدر به هم نزدیکیم
محبوب من“رویا ناصری”
کلماتم را
در جوی سحر می شویم
لحظه هایم را
در روشنی باران ها
تا برای تو شعری بسرایم، روشن
تا که بی دغدغه بی ابهام
سخنانم را
در حضور باد
این سالک دشت و هامون
با تو بی پرده بگویم
که تو را
دوست می‌دارم تا مرز جنون“محمدرضا شفیعی کدکنی”
شعر نو دو بیتی عاشقانه
جهان کوچکی ست زندگی ام
و تو
لطیف ترین قدرت این جهانی
آغوش را تحریم کنی
بیچاره می‌شوم“کاظم خوشخو”
خواهی که ترا دولت ابرار رسد
مپسند که از تو بر کس آزار رسد
از مرگ میندیش و غم رزق مخور
کین هر دو بوقت خویش ناچار رسد“شعر ابوسعید ابوالخیر“
گر خدا داری ز غم آزاد شو
از خیال بیش و کم آزاد شو“اقبال لاهوری”
هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد
بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد“سعدی”
آه اگر باز به سویم آیی
دیگراز کف ندهم آسانت
ترسم این شعله ی سوزنده ی عشق
آخر آتش فکند بر جانت“شعر فروغ فرخزاد“
بویِ شور انگیزِ باراڹ می دهی
با نگاهت بر دلم جان می دهی
بسڪہ خوب ومھربان و صادقی
بر دلم عشقی فراوان می دهی
گرچه او هرگز نمی گیرد ز حال ما خبر
درد او هر شب خبر گیرد ز سر تا پای ما“صائب تبریزی”
مطلب مشابه: اشعار عاشقانه و جملات در مورد خنده های یار با عکس نوشته های جدید
اگر دریای دل آبی ست
تویی فانوس زیبایش
اگر آیینه یک دنیاست
تویی معنای دنیایش
گلچین اشعار عاشقانه زیبا
تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم
آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم
با آسمان مفاخره کردیم تاسحر
او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم
حسین منزوی
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
حافظ
تو سراب موج گندم ، تو شراب سیب داری
تو سر فریب آری تو سر فریب داری
لب بی وفای او کی به تو شهد می چشاند
چه توقعی است آخر که از این طبیب داری
فاضل نظری
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
شهریار
آری آغاز دوست داشتن است
گر چه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
فروغ فرخزاد
دوست داشتم معلم املای تو بودم
“دوستت دارم” را املا بگویم
و هی بپرسم :تا کجا گفتم؟!
تو بگویی :”دوستت دارم”
لاادری