در این بخش متن و جملات غمگین در مورد مرگ غمگین رفیق و همچنین جملات ادبی زیبا تسیلت به دوست و رفیق صمیمی و قدیمی را ارائه کرده ایم.
متن و جملات مرگ رفیق جوان
تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم آهسته ز دوری تو فریاد کنم
وقت است که دست از این دهان بردارم از دست غمت هزار بیداد کنم
ز هجران تو پرپر می زند دل
ز دلتنگی به هر در می زند دل
چو بلبل در فراق رویت ای گل
به دیوار قفس سرمیزند دل
رفیق … با مرام …. اینه رسم رفاقت….
رفتی و تنهام گزاشتی… روحت شاد
در بوی باران، نرمای نسیم، سبز کاج و سرخِ گل هم نقش زیبای مرگ پیداست. کوچِ عطرانگیز روح پدر از سرای فانی انتقالی از عالم ویرانی به سرزمین بقاست. غیبت ظاهری او را به شما تسلیت میگویم.
تحمل سوگ فقدان …
صبری الهی را میطلبد.
این ضایعه تلخ رابه شما و همسر گرامیتان تسلیت گفته
و از خدا میخواهم بشما صبر و بردباری عطا کند.
شعر مرگ رفیق جوان صمیمی
شبی از سوز دل گفتم قلم را ،
بیا بنویس غم های دلم را ،
گفتا برو بیمار عاشق ،
ندارم طاقت این همه غم را
امشب این خانه عجب حال و هوایی دارد
گپ زدن با در و دیوار صفایی دارد
همه رفتند از این خانه بجز غم
باز این یار قدیمی چه وفایی دارد
زدم فریاد خدایا این چه رسمی است ، رفیقان را جدا کردن هنر نیست ، رفیقان قلب انسانند خدایا ، بدون قلب چگونه می توان زیست.
تا نپنداری ز یادت غافلم
گریه میجوشد شب و روز از دلم
آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
این چراغی است کز این خانه به آن خانه برند
عقل پرسید که دشوارتر از مردن چیست
عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است
جلات مرگ رفیق و دوست عزیز
ای فلک: رفیقان را جدا کردن هنر نیست
رفیقان قلب انسانند خدایا
بدون قلب چگونه می توان زیست
خمیدن سرو دل آرای زندگیتان
گرچه به ظاهر برای همه غم به ارمغان آورد
اما از آنجا که هر خزانی را بهاری در پی است،
دل آسوده دارید که «سرو چمانتان میل چمن کرده است».
پرواز روح بلند عزیز نیکوخصالتان
بر شما تسلیت و به کنگره عرش مبارک باد.
انا لله و انا الیه راجعون
کوچ زود هنگام پرنده باغ آرزوهایتان را
تسلیت عرض می نماییم
دلنوشته مرگ دوست جوان و صمیمی
در غم از دست دادن عزیزان به سوگ نشستن
صبری می خواهد عظیم!
برای شما و خانواده محترمتان صبر و شکیبایی
و برای آن گل پرپر شده
غفران و رحمت واسعه الهی را خواستارم.
تسلیت ما را پذیرا باشید
جملات ادبی تسیلت مرگ دوست و رفیق
مرگ، پرواز بلند شاهین روح در آسمان عشق است.
به ویژه رحیل زودپای جوان ناکام که
مظهر بیگناهی و اسوه عصمت است.
گرچه رخسار فرزند دلبندتان دیدنی و قابل رؤیت نیست
اما بدانید که هماکنون جان پاک او در بزم جانان نورافشان است.
از تمام شادی ها و خنده هایمان
از تمام خوشی ها و روزگار خوبمان
من ماندم و پیراهن مشکی که در سوگ تو پوشیدم
من ماندم و حسرت اینکه چرا بیشتر با تو نبودم
تو ماندی و سنگ سردی پر از غم
تو ماندی و آسمانی شدن
میگویند زندگی از تولد است تا مرگ. تو که رفتی من ماندم و تاریکی این شب هایی که با هیچ چراغی روشن نمیشود. روز مرگ من و تو یکی بود؛ فقط نمیدانم چرا من هنوز نفس میکشم.
دلنوشته مرگ دوست جوان و صمیمی
رفیق جان، کاش از پیشم نمی رفتی، تو برای رفتن خیلی جوان بودی، کاش من به جای تو می رفتم، درست است که من و تو هم سن و سالی هستیم اما تو کلی امید و آرزو داشتی که باید به همه آنها جامه عمل می گوشاندی. چه بگویم از غم دلم که برای توست؟ این غم بیشتر برای آن است که تو و تمام آرزوهایت به خاک سپرده شدید و نتوانستی جوانی ات را جوانی و حتی زندگی ات را هم زندگی کنی.
رفیق جان، در رفاقت برایم کم نگذاشتی، از خودت بی نهایت مایه گذاشتی و حتی بعضی مواقع از منافع خودت گذشتی تا من به منافعم برسم و من بتوانم به درجات بالای زندگی دست پیدا کنم. تا همیشه خاطره های خوبی که با تو ساختم را در ذهن نگه خواهم داشت و تو را هم در قلبم تا همیشه حفظ خواهم کرد. خیلی زود از پیشم رفتی و مرا با اقیانوسی از غم تنها گذاشتی اما اشکالی ندارد، شاید آنجا آرامش را یافته بودی که رفتی. دوستت دارم و تا همیشه این عشق و علاقه در تمام وجود من خواهد جوشید.
رفیق، بگو که دروغ است، بگو که تو هنوز پیش منی و تمام حرف هایی که درباره مرگ تو میزنند شایعه ای بیش نیست. رفیق جان، به من بگو که من در یک کابوس به سر می برم، به من بگو که می توانم از خواب برخیزم و تمام این اتفاقات را فراموش کن و به من بگو که تو هنوز زنده ای و از پیش من نرفته ای. آخر مگر این دنیا چقدر به تو سخت گرفت که گذاشتی و رفتی و ذره ای به منی که بدون تو نمی توانم زندگی بگذرانم فکر نکردی. ما که همه مسائل مان را با هم حل میکردیم، سختی های پیش رویت را به من تحمیل میکردیف با جان و دل می پذیرفتم، اما اکنون رفتی و فقط درد نبودنت است که مرا حال آزار می دهد.