در این قسمت متن و جملات خاص درباره حس بی انگیزگی و بی رمق شدن (عکس نوشته های افسردگی و بی انگیزگی خاص) را ارائه کرده ایم.
جملات و متن برای بی انگیزگی
یک عمر برای خدا
فیلم بازی می کنیم و او
با حوصله تا پابان قصه را می بیند و
بعد روی پا می ایستد و
کف می زند و
سالن را ترک می کند!
دلبسته به یک ثانیه دیدارِتو بودم
این عمرکه بےحوصله ناچارِتوبودم
تونازترین حادثه درزندگےمن
من شاخ ترین عاشق بی عارِتوبودم
تاآخرِ بےحوصلگےشعرنوشتم
هرشب که توخوابیدےوبیدارِتوبودم
کسی را نگه دار که بداند ده ثانیه مانده به انفجار ؛ کدام سیم را قطع کند که قصه نمیرد و از دست نرود …کسی را انتخاب کن که اسلحه اش قبل از شلیک قفل میکند و خنجرش از شدت بی تجربگی بریدن بلد نباشد!
از همان هایی که ذوقِ چای عصرِ کنارِ پنجره را داشته باشد. حتی حوصله ی بی‌حوصلگی هایت و دلشوره های وقت و بی وقتت را. آدم باید تا وقتی که جانی مانده برای عزیزم گفتن و جانم شنیدن، کسی را پیدا کند که بلد باشد کجا و چه وقت دوستت دارم گفتن‌اش بغل هم داشته باشد …که زندگی با دوستت دارم های بغل دار بیشتر میچسبد.
وقتایی که حوصله ندارید،
تا میتونید از آدما دور بشید،
کسی حوصله‌ی یه آدم بی‌حوصله رو نداره:|
-ناشناس
متن در مورد بی انگیزه شدن در زندگی
ما مگر حوصله داریم
که هروقت که دلت خواست
بیایی، بروی
بعد بگویی که
ببخشید و نشد باز..؟
حیف آن حجم انرژی که به گفتار “فدای سرت عشقم” دادیم..
بیش از هفت میلیارد نفر بر روی زمین زندگی می‌کنند
تو روز خودت را بخاطر یک نفر خراب نکن؛ همواره عاشق باش
تمام غصه‌ها دقیقا از همان جایی آغاز می‌شوند که ترازو
برمیداری میفتی به جان دوست داشتنت.
اندازه می‌گیری!
حساب و کتاب می‌کنی!
مقایسه می‌کنی!
و خدا نکند حساب و کتابت برسد به آنجا که زیادتر دوستش
داشته‌ای، که زیادتر دل داده‌ای، که زیادتر گذشته‌ای،
که زیادتر بخشیده‌ای ،به قدر یک ذره،یک نقطه،
یک ثانیه حتی!
درست از همانجاست که توقع آغاز می‌شود
و توقع آغاز همه ی رنج‌هایی است که به نام عشق می‌بریم ….
گاهی آنقدر در روز مرگی غرق می شویم که فراموش می کنیم
ساده ترین داشته های ما شاید آرزو
ی فرد دیگری باشد
ما از امر ونهی پدر کلافه هستیم و
دیگری در آرزوی شنیدن صدای پدرش
ما از باب میل نبودن غذا به جان مادرمان غر می زنیم و
دیگری در حسرت صدا کردن نامش وشنیدن جوابش
از گرما می نالیم
از سرما فرار میکنیم
در جمع ازشلوغی کلافه می شویم .
ودر خلوت از تنهایی بغض می کنیم .
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و
آخر هفته هم بی حوصلگی مان را گردن غروب جمعه می اندازیم .
شاید بهتر باشد گاهی فکر کنیم همه زندگی مان معجزه است .
همین که میخوابیم ، بیدار می شویم نفس میکشیم ،
همین که خورشید طلوع میکند ؛ مهتاب میتابد ،
باران بی منت می بارد
تمام اینها بهانه ی ساده ای است برای یک لبخند .
متن انسان های بی انگیزه
دیگر سوسوی هیچ چراغی امیدوارم نمی کند
دیگر گرمای دستی دلم را به تپیدن وا نمی دارد
می روم تا در تاریکی راه خود را پیدا کنم
که به چراغ های نورانی و دست های گرم دیگر اعتمادی نیست
شانس؛
یکبار در خونه آدم رو می زنه
ولی بد شانسی؛
دستش رو از رو زنگ ور نمیداره
بدبختی هم که؛
کلید داره هر وقت بخواد رسما میاد تو …
از یه جایی به بعد دیگه بزرگ نمیشی،
پیر می شی
از یه جایی به بعد دیگه خسته نمیشی،
می بُری
از یه جایی به بعد هم دیگه تکراری نیستی،
زیادی هستی
وقتی ناامید شدی
به یاد بیار کسی رو که تنها امیدش تویی
وقتی پر از سکوت شدی
به یاد بیار کسی رو که به صدات محتاجه
وقتی دلت خواست از غصه بشکنه
به یاد بیار کسی رو که توی دلت یه کلبه ساخته
متن ادبی در مورد بی انگیزه شدن
زندگی در حال بارگیری است ، لطفا صبر کنید
سرعت خوشبختی بسیار کم است
تا زندگی ات لود شود …
عمرت تمام شده