در این مطلب آریا مگ اشعار ویژه عاشقانه برای روز عشق و ولنتاین را آماده کرده ایم با ما همراه باشید.

اشعار ولنتاین

تمام ترانه هايم ترنم ياد توست و تمام نفسهايم خلاصه در نفسهاي توست
اي زلال تر از باران و پاکتر از آيينه به وجود پر مهر تو مي بالم

و تو را آنگونه که ميخواهي دوست دارم

اي مهربان – پرنده خيالم با ياد تو به اوج آسمانها پر خواهد گشود

و زيبايي ات را به رخ فرشتگان خواهد کشيد
تبسمي از تو مرا کافيست که  از هيچ به همه چيز برسم

منتظر لحظه اي هستم که دستانت را بگيرم

در چشمانت خيره شوم ولنتاين

دوستت دارم را بر لبانم جاري کنم

منتظر لحظه اي هستم که در کنارت بنشينم

سر رو شونه هايت بگذارم….از عشق تو…..

از داشتن تو…اشک شوق ريزم

منتظر لحظه ي مقدس که تو را در اغوش بگيرم

بوسه اي از سر عشق به تو تقديم کنم

وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هديه کنم

اري من تورا دوست دارم

و عاشقانه تو را مي ستايم


شعر ولنتاین

تويي که ناب ترين فصل هر کتاب مني
شروع وسوسه انگيز شعر ناب مني

من آن سکوت شکسته در آسمان توام
و تو درآمد دنيا و آفتاب مني

چقدر هجمه ي تشويش بي تو بودن ها
تويي که نقطه ي پايان اضطراب مني

براي زندگي ي بي جواب و تکراري
به موقع آمدي و بهترين جواب مني

روان در اوج خيالم چو رود مي ماني
هميشه جاري و مانا در عمق خواب مني

نفس پس از گذرت از حساب مي افتد
و تو دليل نفس هاي بي حساب مني

رها مکن غزلم را هميشه با من باش
که ختم خاطره انگيزه شعر ناب مني


شعر ولنتاین عاشقانه

گل شوی در باغ عشقم ، باغبانت

می شوم

در کویر داغ و سوزان ، سایبانت

می شوم

رخ نمایی بر من عاشق میان گل رخان

عمر نوحی را بگیرم جاودانت می شوم


مرا آتش بزن من
سوختن رادوست مى دارم
من ازققنوسهاآموختن
رادوست مى دارم
به شب آویختم فانوس
زرین خیالم را
غزل در نیمه شب افروختن
رادوست مى دارم


اگه بگم که قول مي دم تا هميشه باهات باشم
اگه بگم که حاضرم فداي اونچشات بشم

اگه بگم تو آسمون عشق من فقط تويي
اگه بگم بهونه ي هر نفسم تنها تويي

اگه بگم قلبمو من نذر نگاهت مي کنم
اگه بگم زندگيمو بذر بهارت مي کنم

اگه بگم ماه مني هر نفس راه مني
اگه بگم بال مني لحظه ي پرواز من ميشي

برام خاطره ي قشنگ لحظه ي وصال ميشي
برام باغبون ميوه هاي تشنه وکال ميشي

برام ماه شباي بي سحر ميشي
برام ستاره ي راه سفر ولي بدون هرجا باشي يا نباشي مال مني

بدون اگه براي من هم نباشي عشق مني


دلا رقصی بکن، وقت نگاهه
زمان بوسه و آغوش به جانه

در این روز صفا و خنده عشق
ولنتاینه ولنتاین خدایه

دلا! خنده بکن، تا اوج بگیری
در آغوش دلت، آروم بگیری

دلا! عشقی گرفتی، در دل خود
به گرمی نگاه خنده خود

ولنتاین منم آغاز گشته
برای این چنین روزی نشسته

ولنتاین، قسمت هر دل نگردد
ضمیر وصله و پنبه نگردد

ولنتاین، روز این عشاق بوده
برای عاشقان هم راز بوده

ولنتاین مهره مهر الهی‌ست
برای عاشقان لطف خدایی‌ست

نمی‌بازم خودم را در چنین روز
دلم زندون شده در حلقه دوست

ولنتاینه ولنتاینه ولنتاین
مبارک باشد این جشن ولنتاین

محمدرضا خطیبی والا


اشعار زیبای ولنتاین

با اسمِ کسی
اگر دلی می لرزد

حالیست که بر
همه جهان می ارزد

این حرفِ مرا
فقط کسی می فهمد

که عشق به
نازِ دلبری می ورزد


با نگاهت غزلی پایه گذاری کردم

با لبت بر غزل آرایه گذاری کردم

غزلم را پس از این عشق نمی سوزاند

به غزل با مژه ات سایه گذاری کردم


نگير از اين دل ديوانه، ابر و باران را
هواي تنگ غروب و شب خيابان را

اگر چه پنجره ها را گرفته اي از من
نگير خلوت گنجشکهاي ايوان را

بهار، بي تو در اين خانه گل نخواهد داد
هواي عطر تو ديوانه کرده گلدان را

بيا که تابستان، با تو سمت و سو بدهد
نگاه شعله ور آفتابگردان را

تو نيستي غم پاييز را چه خواهم کرد
و بي پرنده گي عصرهاي آبان را

سرم به ياد تو گرم است زير بال خودم
اگر به خانه ام آورده اي زمستان را

بريز! چاره ي اين عشق، قهوه ي قجري ست
که چشمهاي تو پر کرده اند فنجان را …!


گویند که روز عاشقی امروز است
چه خطایی، عاشقی هرروز است

آنکس که ز عشق و عاشقی سرشار است
هر روز و هرساعت او پربار است

آن کس که دلش ز عشق غم‌سوز شده
امروز برایش، بدترین روز شده

همه در شادی و او غمگین است
امروز مرام خلق عاشق این است

وقتی عشق نباشد، نفست جانکاه است
او رفته و جای تو قربانگاه است

هرچه سیلی بزنی، صورت زردت پیداست
این همه مهر و محبت، جای دردت پیداست

عشق اگر عشق شود لایق جانانه شود
و اگر مشق شود لایق بتخانه شود

آنکس که ز عشق واله و شوریده شود
بی‌گمان لایق عشق جاودانه شود

هربار که دل به عشق دادم سوختم
تیری به قلب زد و به دیوار دوختم

من دگر دل ندهم که نقرهٖ داغ شوم
من دگر رو ندهم شهره آفاق شوم

محمد عبادی سالک


هنوز
ازمن روزتولدم رامی پرسی
پس آن چه راڪه نمی دانی
بنویس؛
روزعاشق شدنم به تو
روزمیلادِمن است …


سوگنـد به نامت که تـو آرام منی

در نهانخانه جانم گل بی خار منی

سوگنـد به نامت که تـو آرام منی

زیر رگبـار زمانه تـو فقط یار منی


روحم را
با تداوم نگاهت
به شبانه هایم
بند می کنم
حریم چشمانت
سکوت مخملین شب را
می شکند
و….عشق….
هزار و یکشب خاطراتت را
آغاز می کند


تو زیباترین اتفاق زندگیمی

تو دلیله خنده هامی

تو روز و شب و

هفته وسالهامی

تو تموم لحظه هامی


عشقت را از دورترین
فاصله هم نظاره گر باش..
شاید کنارش نباشی
ولی او کماکان چشم انتظار
توست..
باور کن عشق را..
تعهد داشته باش..
هرچند فاصله میان
شما باشد..


نگات حسّی به من میده
یه حسّی که جنون داره

یه تصویرِ قشنگی که
زمین از آسمون داره

یه حالی که فقط از تو
دلم می خواد و می گیره

چه خوبه پای عشق من
فقط پای تو درگیره