اشعار زیبا و سوزناک ماه محرم ویژه ایام محرم حسینی و شهادت یاران ماما حسین (ع) در دشت کربلا را در این قسمت سایت آریا مگ آماده کرده ایم.
اشعار خاص ماه محرم
آمد دوباره ماه ماتم
ماه پر از داغ محرم
دل های ما در شور و شین است
هر لحظه بین الحرمین است
این ماه غم ماه حسین است
فرا رسیدن ایام سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) تسلیت باد
این بیرق و لوح و علمو عشقه
این کتیبه ها و پرچمو عشقه
تو سیصد و شصت و پنج روز هر سال
آقـا دهــه ی محرمــو عشقه
فرا رسیدن ایام محرم تسلیت باد
پرسیدم از هلال ماه، چرا قامتت خم است
آهی کشید و گفت که ماه محرم است
گفتم که چیست محرم؟
با ناله گفت ماه عزای اشرف اولاد آدم است
فرا رسیدن ایام سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) تسلیت باد
دوباره پیچید/ شمیمِ حسین
سلام ما به تو ای کشتهی مظلوم
پناه منه/ حریمِ حسین
توی بزم محرم دل میشه آروم
فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن تسلیت عرض میکنم…
دوباره ماه غم و غصه و عزا آمد
دوباره ماه شهیدان سر جدا آمد
دوباره عرش خدا هم سیاه تن کرده
زمان اشک و عزاداری خدا آمد
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
این بیرق و لوح و علم رو عشقه
این کتیبهها و پرچم رو عشقه
تو سیصد و شصت و پنج روز هر سال
آقا دههی محرمت رو عشقه
فرا رسیدن ایام سوگواری اباعبدالله الحسین (ع) بر تمام شیعیان تسلیت باد.
باز محرم شد و غرق عزا شد دلم
گریهی در محرم گشته همه حاصلم
باز محرم شد و کرببلایی شدم
میشود آخر خدا عشق حسین قاتلم
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت
شعر ویژه ماه محرم
در بهار گل ها شد خزان ماتم
بـاران بـلا ریخـت از ابـر محــرم
طــوفان بلا برخاست
عـلم به عزا برخاست
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ الحُسینْ
فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن تسلیت عرض میکنم…
یازده ماه از خدا این روزها را خواستم
دیدۀ تر خواستم حال بکا را خواستم
اذن دق الباب این خانه برای ما بس است
استجابت پیشکش فیض دعا را خواستم
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت
تورابه ابروےزینب
به بےقرارےرقیه
به غیرت عباس
به حرمت موی سفید ارباب
هردستے که در ماه محرم به سوےتوبلندشد
خالےبرنگردان
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت…التماس دعا در این ایام
دل دمادم نینوایی میشود
بار دیگر کربلایی میشود
موسم ماه محرم میرسد
دل به یکباره هوایی میشود
فرا رسیدن ماه محرم، ماه پیروزی خون بر شمشیر را بر عاشقان آن حضرت تسلیت عرض میکنم.
با آب طلا نام “حسین “قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
اشعار ویژه ماه محرم
شب حُزنه شب درده شب پُرشورِ عاشوراست
حرم غوغاست، غمین زهراست، پریشون زینب کبراست
حسین جانم
شب دلهاست شب نجواست شب پروازِ عاشقهاست
شب عهد و شب میثاق، شهادت نامهها امضاست
حسین جانم
همه گِردِ امامِ خود دارن قولِ وفا میدن
که تا فردا سر و جون در رهِ خونِ خدا میدن
حسین جانم
دلِ زینب پُر از شوره پُر از غصه پُر از درده
با این حالِ پریشونش، به دورِ خیمه میگرده
حسین جانم
امامِ او عزیزِ او همش غرقِ مناجاته
غروبِ غربتِ فردا دیگه وقت ملاقاته
حسین جانم
با اینکه هست خودِ آقا امین و ناطق قرآن
همش قرآن میخونه با صدای ناله ای سوزان
حسین جانم
داره عباس با صد احساس به دورِ خیمه میگرده
امان از این امان نامه که شمرِ کافر آورده
حسین جانم
عدوی نانجیب بدجور دلِ عباسو آتیش زد
با اظهارِ امان نامه کوهِ احساسو آتیش زد
حسین جانم
ابوفاضل از این نامه چشاش پُرخون دلش محزون
الاٰ یا حضرت عباس به کوهِ غیرتت قربون
حسین جانم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن
وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین
وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن
وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین
فرا رسیدن ماه محرم و ایام شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین( ع) و هفتاد و دو تن از یاران مخلص و جان بر کف آن حضرت را به ساحت مقدس حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفدا و تمام عاشقان و مریدان آن حضرت تسلیت باد
تا قیامت ز قیام تو قیامت برپاست
همه ماه است محرم، همه جا کرب و بلاست
از قیام تو پیام تو عیان است هنوز
در جهان موج جهاد تو روان است هنوز
آغاز محرم و ایام سوگواری حسینی تسلیت باد.
چہ تركيب قشنگيست
شہ و شہ زادہ و شش
ماهہ و شش گوشہ
السلام علیک یااباعبداللہ الحسین
فرا رسیدن ماه محرم
بر شما دوستان تسلیت و تعزیت باد
با اشکهای بی امانم گریه کردم
با چشمهایم با دهانم گریه کردم
پرسیدی از من عاشقی یا زخم خورده؟
چیزی نیامد بر زبانم، گریه کردم
گم کردهام چندیست آن چیزی که بودم
پرسیدی از نام و نشانم، گریه کردم …
گفتی بیا قدری برایم درد و دل کن
میخواستم روضه بخوانم، گریه کردم
میخواستی مثل زمین دل سخت باشم
دیدم شبیه آسمانم، گریه کردم
هر کس برایت شکوهای آورد اما
من بیش از اینها ناتوانم، گریه کردم
شعر غمگین شهادت امام حسین
محرم ماه آن عبد خدا
محرم اسرار آن هستی فزا
محرم ماهی که در آن ریختند
میان کربلا خون خدا
عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام محرم
دوباره ماه محرم دوباره ماه عزا
دوباره خون به رگ شیعه جوش می آید
به پا شود همه جا هیئت ومحب حسین
میان هیئت او تیره پوش می آید
عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام محرم
سینهها
پر از شرارههای ماتمه
ز نالهی حزین فاطمه
عزای سبط خاتمه ….
روضهها
تو قلبمون به پا شده
همیشه عاشورا شده
همه جا کربلا شده ….
ببین منو میون روضههات
با حال خسته میکنم صدات
میخوام بیام تو کشتی نجات
حسین عزیز فاطمه ….
گرفته قلب زارم از همه
میگم بدون هیچ مقدمه
آقا دوستت دارم یه عالمه
حسین عزیز فاطمه ….
امیری یا حسین امیری
عاشقم
منم غلام بی نوای تو
اسیر عشقم و گدای تو
تموم زندگیم فدای تو ….
سائلم
تو شاهی و کریمی ای امیر
کرامت تو باشه بی نظیر
بیا و دست خالیمو بگیر ….
گرفتی دستمو رها نکن
منو جدا ز روضهها نکن
بدم ولی منو سوا نکن
حسین عزیز فاطمه ….
بدون تو آخه چه کار کنم
چه کار با این روزای تار کنم
من عشقتو باید هوار کنم
حسین عزیز فاطمه ….
امیری یا حسین امیری
یا حسین
نگاه بکن به حال مضطرم
به اشک چشم و صورت ترم
میخوام بیام زیارت حرم ….
یا حسین
حریم با صفاتو دوست دارم
چقدر گنبد طلاتو دوست دارم
غروب کربلاتو دوست دارم ….
میون هروله به لب دعا
دارم که جونمو بگیر خدا
تو راه نهضتی که کرد به پا
حسین عزیز فاطمه ….
جدا ز ماجرای ذلتیم
همیشه در سپاه عزتیم
سرباز پادگان هیئتیم
حسین عزیز فاطمه ….
امیری یا حسین امیری
آمد دوباره ماه ماتم
ماه پر از داغ محرم
دل های ما در شور و شین است
هر لحظه بین الحرمین است
این ماه غم ماه حسین است
عزیز زهرا یا حسین جان
بزم عزا گردیده برپا
صاحب عزا حضرت زهرا
دل ها گرفته شور ماتم
اشک تمام اهل عالم
ریزد در این ماه محرم
عزیز زهرا یا حسین جان
عالم پر از شور و نوا شد
هستی ز ماتم کربلا شد
برپا شده بزم عزایی
دل ها شده کرب و بلایی
این مه حسین گردد فدایی
عزیز زهرا یا حسین جان
در کربلا با زینب آید
با ذکر یا رب یا رب آید
آید که دین پاینده گردد
دین محمد زنده گردد
دشمن دین شرمنده گردد
عزیز زهرا یا حسین جان
این مه گلان باغ حیدر
جمله شوند از کینه پرپر
اکبر شود صد پاره پیکر
اصغر شود در خون شناور
بی دست عباس دلاور
عزیز زهرا یا حسین جان
این مه به پیش چشم خواهر
حسین شود صد پاره پیکر
گل ها شود از شاخه چیده
آن بر علی نور دو دیده
گردد ز کینه سر بریده
عزیز زهرا یا حسین جان
نزدیک محرمست وباید کم کم
دیوار دلم سیاه پوشان بشود
اندوه مقدسی درونش آید
با عشق حسین روبه سامان بشود
فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن تسلیت عرض میکنم…
اشعار مدیه سرایی امام حسین
ای مــاه، ای هـــلال محــرم، نشــان غم
وی قـلـه هــلالی ات آتـشفشـــان غـــم
نـــور تـو شمـــع بـــزم غـم داغـدیـدگـــان
نــام تــو می کشــد عَلــم کــــاروان غـم
روی زمیــن ز اشـک ملــک پر ستاره شد
وقتــی دمیــد روی تــــو در آسمـــان غـم
از ماهِ هـم رکاب تو خورشید ملک عشق
هــم میهمـان غـم شد و هـم میزبان غم
یـــا رب بــه خیــر بــاد کـه سـالار کـــربلا
دعوت شده است با همه یاران به خوان غم
کـم کـم حسیــن وارد دشــت بـلا شــود
تـا در کـلاس عشــق دهـد امتحــان غـم
در ایـن سفـر مسـافر ســر بـر کف حجاز
جـانش نشـان داغ شـود، دل نشـان غم
غم خُـرد می کند چـه اگـر استخوان مرد
زینب بـه صبـر می شکنـد استخـوان غـم
در کـربلا ز آتــش غـم، جــان اهـــل بیـت
سوزد که کاش شعله بیفتد به جـان غم
ماه محرم آمد و با دست عشق زد
بـر سینـۀ غمین “مؤید” نشـان غـم
وای خدا رحم کند
وای خدا رحم کند، یک نفر و یک سپاه
یک تن لب تشنه با، یک سپه رو سیاه
آمده خون خدا، یک تنه در رزمگاه
روبروی لشکری، بی کس و بی تکیه گاهبعد وداع با حرم، آمده در کار و زار
سید و سالار دین، حجت پروردگار
شاه عطش نور حق، حضرت سلطان عشق
از علی و فاطمه، روی زمین یادگارمثل پدر حمله و، بر صف دون میشود
لشکر دشمن از این، حمله نگون می شود
خصم جفاپیشه را، روی زمین میزند
یک به یک کوفیان، غرق به خون میشودوای خدا رحم کند، یک نفر و یک سپاه
یکتنه با یک سپاه، گشته مقابل حسین
لرزه بیفکنده بر، خیمه باطل حسین
ضربت شمشیر او، از همه کوبندهتر
رعد شکافنده است، بر صف جاهل حسینرزم نفر با نفر، زنده نماند کسی
روبروی او رجز، نامه نخواند کسی
عبدودان در مصاف، کشته شوند یک به یک
جرات جنگیدنش، را نتواند کسیوای خدا رحم کند، یک نفر و یک سپاه
گرد شه تشنه لب، حلقه زده لشکری
حمله ور از هر طرف، گشته جنایتگری
تیر و کمان، سنگ و چوب، نیزه و شمشیر و نی
میرسد از هر طرف، بر تن بی یاوریمانده غریبانه در، بین هزاران نفر
گر بکشد یا شود، کشته بیابد ظفر
آه و فغان و امان، از دل زینب که در
راه اسارت شود، با سر او همسفروای خدا رحم کند، یک نفر و یک سپاه
عاقبت آن تشنه از، شدت زخم فزون
بی رمق افتاده در، دجله گودال خون
خنجر برا به کف، چکمه ظالم به پا
بین همه کوفیان، آمده شمر زبوناز غم تنهایی و، ماتم بی یاوری
شرح عزا در عزا، غصه بی لشکری
آه دل زینب و، اشک رخ فاطمه
نوحه غمناله شد، روی لب سروریوای خدا رحم کند، یک نفر و یک سپاه
به اذن حضرت مولا شدم کبوتر تو
که بال و پر بزنم پای روضهی سر تو
ببخش با پر زخمی، به زحمت افتاده
لباس نوکریام را بریده مادر تو
چه طور خرج غمت جور شد؟ کسی میگفت
رسیده رزق حسینیه از برادر تو
شبیه حضرت زینب به سینه میکوبم
که مقتدای عزادارهاست خواهر تو
به چشم من همهجا روضهی شما بر پاست
تمام عالم و آدم شدند مضطر تو
اگر کویر تَرَک روی هر تَرک دارد
کشیده خشکی لبهای زخم پرپر تو
خزان و ریزش برگ از درخت در همهجا
شد است در دل من روضهخوان ِ اکبر تو
طلوع، بردن بالای طفل ششماهه است
غروب، خون گلوی علی اصغر تو
زمان بارش باران همیشه میبارم
برای بارش تیر و امیر لشگر تو
من از خرابه و شام و رقیه فهمیدم
که قول تو نرود گر رود ز تن سر تو
بیا و قول بده آخرین دمم برسی
به راه آمدن توست چشم نوکر تو
بگویم ز بالای این دار / میا کوفه ای نور عینم
میا ای عزیز پیمبر / امیری امیری حسینم
میا که تمامی کوفه / دل و جان آنها ز سنگ است
میان تمامی مردم / سخن از نبرد و ز جنگ است
به دستان هریک / بود تیر و خنجر
ببرند در آنجا / سر تو ز پیکر
امیری یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا(۲)
شنیدم ز دشمن در اینجا/که تیر سه شعبه خریدند
شنیدم که با تیر و نیزه/شتابان به سویت دویدند
شنیدم که این نا نجیبان/همه حرفشان قطع آب است
همه بی قراریم اینجا/برای عزیز رباب است
میاور حسین جان/گل احمرت را
بپوشان گلوی/علی اصغرت را
امیری یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا(۲)
میاور عزیز دل من/به همراه خود کودکان را
میاور که با ضرب سیلی/نوازش کنند نوگلان را
بگو خواهر تو چگونه/کند قتلتان را نظاره
چگونه ببیند که اکبر/شده جسم او پاره پاره
برای رقیه/دلم بی قرار است
دلم خون زدست/دل کینه دار است
امیری یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا(۲)
الهی حریمت نباشد/بدون امیر و سپهدار
الهی نسازند جدا آن/دو دستان پاک علمدار
امان از دم بی حیایی/امان از شروع جسارت
دم شعله ی خیمها و/زمان شروع جسارت
به مرکب بتازند/روی جسم اکبر
به نیزه گذارند/سر پاک اصغر
امیری یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا(۲)
در بهار گل ها شد خزان ماتم
بـاران بـلا ریخـت از ابـر محــرم
طــوفان بلا برخاست
عـلم به عزا برخاست
یا ثارالله
ماهیـان دریـا محـو کـربلاینـد
لاله های صحرا داغ این عزایند
مرغی که نواخوان است
در ذکــــر شهیــدان است
یا ثارالله
یک قافله دل از کعبه جدا شد
آهنگ فنـا کـرد جـویای بقـا شد
هفتاد و دو قربانی
می برد به مهمانی
یا ثارالله
اینـان بـه دیــار نیــزه هــا بتــازنـد
تــا کعبــه دل در کــــربلا بسـازند
کعبـه ای کـه گلگــون است
خشت و خاکش ازخون است
یا ثارالله
این قـافله را آب از دشنه خـون است
شش ماهه اینان لب تشنه خون است
دریـــای عطـش بـر لب
از عشق خدا در شب
یا ثارالله
ایـن قافله را هست چاووش ابوالفضل
دارد علـم عشـق بـر دوش ابوالفضل
عشـق پای بست اوست
چشم ها به دست اوست
یا ثارالله
سوگ جانسوز امیر شهدا می آید
بازهم شهر مهیای عزا می آید
باز هم هیئتیان رخت سیه می پوشند
طبل اعلام محرم به صدا می آید
کودکان ملتمس مادر وچادر خواهند
هیئت کوچکشان پر زصفا می آید
باز هم عطر حسینی به فضا می پیچد
رونق نوکری خون خدا می آید
شاعران،روز، وشب، گرم سرودن باشند
موسم عرض ادب بر شعرا می آید
ذاکران از دل وجان مایه گذارند همه
نوحه و روضه ی آنها به نوا می آید
بهر ارباب همه سینه وزنجیر زنند
ماه جبران شدن جرم وخطا می آید
همه مدیون حسینیم ازل تا به ابد
دینمان را سبب و وقت ادا می آید
چند روزی دگر کرببلا دیدنی است
که به آن قافله ای جلوه نما می آید
کار بر قافله و زینب آن سخت شود
روز عاشور که انواع بلا می آید