در این قسمت جملات ، متن و اشعار کوتاه دلتنگی و دوری از پدر و مادر و والدین را ارائه کرده ایم.

جملات و شعر دلتنگ شدن برای پدر و مادر

امشب بوی خون گرفته ام …!
سرشارم ازبغض هایِ ناامیدی …
اطرافم را حصارهایی پوشانده است از جنس دیوار…
نفسم تنگی میکند … همچون خـُـلـقــَــم !
میخواهم رها شوم … صدا شوم و تمام دلتنگی هایم را فریاد شوم در گوش های آسمان …!
می خواهم اشک بریزم و بهانه بگیرم …
اما
.
.
.
آرام آرام در صفحه ی روزگار محو میشوم

این سرنوشت برخی آدم هاست
تلخ نیست….غریبانه ست…….


تو نباشی
واژه ای ندارم برای عاشقی…!

همه اش میشود
دلتنگی
دلتنگی
دلتنگی

 


گاه باید دور شد!
تا حُرمت حضورت را لمس کنند…
زیادی در دسترس بودن
فرصت دلتنگی را از آنان می گیرد..!


پیشانے ام سجده گـاه لب هایت

چشمانــــم میعـادگاه قدم هایت

دستانم تکیه گاه خستگی هایت

و قلبـــم حـــــریم دلتنگی هایت


جملات دلتنگی و دوری پدر و مادر

وقتی که نیستی
به جای شمردن ستاره‌ها
اشکهایم
بهانه‌ایست برای خواب . . .!
شبتون بدور از دلتنگی


هیچکس دوستمان ندارد..
فقط به ما عادت کرده اند ،کافیست چند وقتی نباشیم،،میروند سراغ آدم های جدید،،و حتی یادشان میرود روزی ،بوده ایم


بدترین نوع دلتنگی اونیه که نمیخوای باهاش حرف بزنی ولی جز خودشم هیچکسو هیچ‌چیز نمیتونه ارومت کنه 🙂


متن کوتاه دوری و دلتنگی پدر و مادر

همیشه کسانی هستند که در نهایت دلتنگی نمی شود آنها را در آغوش بگیریم و این یک کابوس بزرگ می‌تواند باشد.

ایلهان برک


خوشبختی برای من یعنی تو
اینکه کنارم دارمت ..
لمست می کنم، می بویمت
و در آغوش می گیرمت!!
خوشبختی برای من یعنی
زمان دلتنگی
سر بچرخانم و تو باشی …!!


جملات دلتنگی و دوری پدر و مادر

برای معنی دلتنگی احتیاج به این همه کلمه نیست ؛

دلتنگی یعنی تو نیستی…


آدم از به “یاد آوردن” است که پیر می شود‌، که میمیرد!
بعضی ها ذره ذره
بعضی ها یکهو!!
نه فقط از به یاد آوردن ِ غم،
که گاهی به خاطر آوردن ِ شادی کشنده تر است
به خاطر آوردن ِ کسی حتی
و وای از دلتنگی ِ یادی…
مرور ِ روزهای رفته چین و چروکند، مرور ِ روزهای نیامده هم!

آدمیزاد اگر به خاطر نمی آورد
دیرتر از دنیا دل برمی داشت… خیلی دیرتر…


من یه دخترم
وقتی خسته ام
وقتی کلافه ام
وقتی دلتنگم
بشقاب ها را نـــمی شکنم.
شیشه ها را نـــمی شکنم.
غرورم را نـــمی شکنم
دلت را نـــمی شکنم
در این دلتنگی ها
زورم به تنها چیزی که میرسد
این بغـــض لعنتی ست!


وقتی که نیستی
به جای شمردن ستاره‌ها
اشکهایم
بهانه‌ایست برای خواب . . .!
شبتون بدور از دلتنگی


اشعار دلتنگ شدن برای پدر و مادر

پدرم
آغوشت
چشمانت
و لمس دستانت
چقدر بدهکاری در مقابل این همه دلتنگی…


جملات دلتنگی و دوری پدر و مادر

درمان تمام دردها را
طبیبان کشف می کنند
دارویی دلتنگی را
شاعری
امیرعلی_قربانی


گاهی دلتنگی
به جایی میرسد
که به خدا میگویی :
اگر به صلاحم نیست،
باز میخواهمش ..


پیامبر شب های دلتنگی ام باش که من بی اعجاز، تو را مومنم !


دلم برای انارها تنگ است
برای دانه‌های سرخ و سفید
یاقوت‌های عاشق
منتظرم تا برگ‌ها زرد شوند
تا انارها سرخ شوند
و پاییز بیاید و همه عاشق شوند
پاییز بیاید و دلتنگی من شاید
با همه‌ برگ‌های خزان زده
کم کم بریزد
مجید مصطفوی


سه شنبه
غریب ترین روز هفته است
نه می تواند
خودش را
به دلخوشی های اول هفته
پیوند دهد
نه دلتنگی
آخر هفته را باور دارد
سه شنبه منم
معلق مانده بین زمین و آسمان !

فرشته_رضایی


 هر از گاهی که دستِ خالی

از دوست داشتنت برمی گردم.

فراموشی زودتر از دلتنگی غُسلِ یاد کردنت را گرفته است

غرور هم که به کُشتنِ دلت همتی دیدنی می بندد.

شهری می سازند پُر از فراموشی


جملات کوتاه احساسی دلتنگ شدن برای والدین

هنوز پشت پنجره ام
انگار سال‌هاست که در من تنیده‌ای
انگار جـای قلب، تو در من تپیده‌ای
انگار کودکـانـه‌تریـن خنـده‌ی مـرا
با چشم‌های تیله‌ای‌ات سر کشیده‌ای
با بوسه‌های شیشه‌ای‌ات از تمامِ من
لی لی کنان به خانه‌ی قلبم پریده‌ای
در این حریمِ امن بمان و خدای باش
هرگـز چنیـن خـدا شدنـی را ندیده‌ای
لبخندِ چشم‌های تو پیغمبرِ من است
با وحـیِ دست‌هـات مـرا آفریـده‌ای
از آسمانِ چشمِ تو خورشید می‌چکد
انگـار آرزوی مـرا خـواب دیـده‌ای
شهزاده می‌شوی و می‌آیی و می‌بَری
همراه خود مرا دَمِ صبح ِ سپیده‌ای
در بازوانِ گرم ِ تو ، من زنده می‌شوم
این قلعه‌های امن که بر من کشیده‌ ای
پیغمبری… خدای منی… شاهزاده ای
حتی به جای قلب، تو در من تپیده‌ای


یک دنیا حرف و یک
خیابان پر از دلتنگی


دلتنگی میتونه
کشنده ترین حال باشه،
وقتی که نداریش اما تا
دلت بخواد ازش خاطره داری…


دلتنگی
یعنی
جاذبه برعکس شود
وزن زمین
روی دلت سنگینی کند !

فرشید ذوالفقاری


و تو همانی باشی
که فراموشم نکرده ای
که یک روز به سراغم می آیی
با خودت نور به اتاق ها می آوری
و خنده به پنجره ها می پاشی
همانی باشی که گرد و غبار از چهره ام
پاک می کنی…
همانی …
که با تمام دیوارها و ستون هایم دوستت دارم


وًٍاًٍحًٍـًٍدًٍاًٍنًٍـًٍدًٍاًٍزًٍهًٍ‌سًٍـًٍنًٍـًٍجًٍـًٍشًٍـًًٍـًٍ دًٍلًٍـًٍتًٍـًٍنًٍـًٍگًٍـًٍیًٍـًٍـًٍـًٍ

نًٍـًٍگًٍــًٍاًٍهًٍـًٍ‌بًٍـًٍهًٍ‌پًٍـًٍـًٍـًٍـًٍرًٍفًٍـًٍاًٍیًٍـًٍلًٍـًٍشًٍـًٍ بًٍـًٍرًٍثًٍـًٍـًٍاًٍنًٍـًٍیًٍـًٍهًٍـ !!


هر بار که می‌خواهم
به سمتت بیایم،
یادم می‌افتد،”دلتنگی”
هرگز بهانه خوبی
برای تکرار یک اشتباه نیست..


گاهی حجم دلتنگیهایم آنقدر زیاد میشود . . .
که دنیا با تمام وسعتش برایم تنگ میشود . . . !
دلــــــــتـــنــگـــــــ ــــم . . . !
دلتنگ کسی که گردش روزگارش به من که رسید از حرکت ایستاد . . . !
دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید . . .
… دلتنگ خودم . . .
خودی که مدتهاست گم کرده ام . . . !


تو چطور دلت تنگ نمیشه وقتی من وسط هجوم این همه دلتنگی خودمو گم کردم


دلتنگی
شدی یبار دلتنگ کسی اون اذیتت کنه..


جمعه
بی “تـــــــــو ”
دلتنگی ‌اش
بند نمی‌آید………….


 دستانم را بگیر که بزرگ کودکت هنوز غرق در نیاز به توست. متن تشکر از پدر و مادر. مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو . صبوری. مادر یعنی به تعداد همه روزهای آینده تو . دلواپسی. مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو. بیداری ! مادر


دلتنگی
اتفاق عجیبی‌ست
گویی که خواهی مُرد،
ولی نمی‌میری…


دلتنگی میکنم…
ولــی حق نـــــدارم بهانہ اش را بگیرم…
به یادش می افتم…
ولی حـق نـدارم اشک بریزم…
او را میخـواهم…
ولــی حـق نــدارم سراغــش را بگـیرم…
خــوابش را میبینم…
ولــی حق ندارم تعبـیر آمدنـش را کـنم…
بـی قرار میشـوم…
ولــی حـق گلایه ندارم…

دلـم می گــیرد…
ولــی حتـــــی حــق صداکردنش را ندارم…
“قول داده ام


دلتنگی ها، دلتنگی ها، دلتنگی ها
قلب ها را چنان می سوزانند
که اقیانوس های پر آب نیز
آتش آن را خاموش نمی کنند.
آه که این روزگار
روزگارِ دلتنگی هاست…

سپهر_آهنگی


ببخش که زبانم نچرخید بگویم
دلتنگی امانم را بریده،
که دوست داشتنت از عمیق ترین
لایه‌های دلم برآمد، پرید توی گلوم و نتوانستم تحویلت دهم..
من آدمِ دوست داشتن های پرسر و صدا نیستم..
آرامم، ساکت کمی خجالتی.
این یادت باشد،
آدم‌های آرام رازهای پرآشوب دارند.
و تو پرآشوب ترین رازِ منی،
مَگوترینش…
بی اجازه نفس میکشی قدم میزنی زندگی میکنی
لا به لای تمام سکوت‌هام، نگاه‌ها و شعرهام…

مهسا_پناهی


عشق فقط روزهای خوشی نیست؛
عشق سختی داره، دلتنگی داره


وقتی میگم دلم برات تنگ شده”
دارم درمورد الان صحبت میکنم ….
نه یه لحظه قبل….
نه یهولحظه بعد..
این که دلتنگیم رو به زبون میاورم ….
یعنی انقدر دوریت را تچپوی خودم ریختم.
که از نبودنت لبریز شدم…. برای من دلتنگی یعنی همین الان….
یعنی اگه امروز….
برای دیدنت به دری میزنم…
معنیش این نیست ….
که هر وقت یادم افتادی ….
از دیدنت همین قدر خوشحال میشم ….
شاید اونروز روز خیلی دیر شده باشد…
این روزا میگذره….
من تنهایم رو….
با یه تنهایی بزرگتر عوض میکنم…
اما تا ابددلتنگ نمیمونم….
آدم به همه چی عادت میکنه…
حتی به تنهایش…
حتی به دلتنگیش…


دلتنگی چیز عجیبیه
انگار که میخوای بمیری
ولی نمیمیری