چند شعر غمگین و شاد تبریک تولد خودم برای روز میلاد خودم را در این بخش آریا مگ قرار داده ایم.
اشعار تبریک تولد من
تولدم
بهانهای بود برای زیستن
در این دنیای خاکی
چشمانم
دریچهای، برای دیدار با آفرینش
و قلبم
تجلی گاه عشق
و زندگی و زایش همچنان ادامه دارد
در کنار خالقی که زندگی و مرگ
در دستان پر مهر اوستنیکا منصوری
اینجا بی تو
من آغاز میشوم
در پایان سال…باز هم ورق خورد
برگی از دفترزندگیام
بی تو… بی تو… بی تو…و حالا
آرزوی من
در آغاز شکفتنم
آوردن آغازگر حروف
و بیرون کردن نهایت آنها
از همه «بی تو بودنها»
و شروع زندگیام
با همه «با تو بودنها»
با تو… با تو… با تو…بی تو
باز هم تولدم مبارکپریسا کشکولی
جملات تبریک تولد خودم
تولدم رسیده
تو فصل سبز بهار
اردیبهشت زیبا
شکوفههای بسیارتولدم رسیده
کیک و گل و چند تا شمع
که اینجا قد کشیده
قد تموم دردام
میون آتیشی که
سایه غم کشیدهتولدم رسیده
بازم که تنها موندم
تو کیش و مات تقدیر
بازم که کم آوردم
شمعا رو فوت نکردم
اما چشامو بستم
رو جشن یک تولد
یاد تو رو کشیدمتولدم رسیده
اما بازم یادت نیست
ولی به جات من میگم:
تولدم مبارکسارا داوری
یک دانه چوب کبریت
شمع تولدم بودمهمان من در این جشن
تنها دل خودم بودشاید به کارهایم
یا شعر من بخندیکیک تولدم بود
یک تکه نان قندییک مورچه مرا دید
یک ذره کیک هم خوردیک ریزه کند و آن را
با خود به لانه اش برددر راه هر که را دید
دعوت به جشن ما کردبرگشت و چند مهمان
همراه با خود آوردبا این که دوستانش
خیلی زیاد بودنداز کیک کوچک من
خوردند و شاد بودند
اشعار تولدم مبارک
تولدم مبارک بی هیچ سلام و هدیه
بازم تولدم شد روز غمام و گریه
تولدت مبارک، چه حرف خنده داری
چه فایده داره وقتی تو گل برام نیاریعجب شبیه امشب داره میسوزه چشمام
دورم شلوغه اما انگاری خیلی تنهامواسه چی زنده باشم جشن چیو بگیرم
من امشبو نمیخوام دلم میخواد بمیرمتولدم مبارک نیست دلم گرفته غمگینم
هوای خونه دلگیره تو رو اینجا نمیبینمتولدم مبارک نیست شکسته قلب داغونم
تو نیستی و من از دوریت خودم رو مرده میدونمهیشکی خبر نداره چقد هواتو کردم
چقد دلم میخواد تو باشی دورت بگردمهیشکی خبر نداره دارم به زور میخندم
نمیدونن چرا من چشمامو هی میبندمچشمامو من میبندم تا منتظر بشینم
شاید تو این سیاهی بازم تو رو ببینم
تولدم مبارک مژده بهم رسیده
میوه کال باغم این دفعه خوب رسیدهتولدم مبارک با شمع و کیک ارزون
با خندههای شادم یه سینه درب و داغونتولدم مبارک تو تنهایی نشستم
شمعا رو فوت نکردم میزو زدم شکستمتولدم مبارک کنج اتاق تاریک
روزنه کمی نور سوراخ ریزو باریکتولدم مبارک تولدم یادت نیست
باز ایرادی نداره این بار اولت نیستتولدم مبارک تا سال بعد و دی ماه
بازم فراموشت شه تولدم تو دی ماهتولدم مبارک کافی خدانگهدار
برای سال بعدم یه جا واسش نگهدارابوالفضل کرمی
کسی تولد مرا به خاطرم میآورد
برای خاک قلب من گل و شکوفه میخردکمی بزرگ میشوم تنم جوانه میزند
فقط یواشکی دلم، تو را بهانه میکنداگرچه با سرود و شعر دلم پر از چکاوک است
خودت بگو بدون تو تولدم مبارک است؟
دوباره مهر و میلادم، یه کیک ساده میگیرم
کسی چشم انتظارم نیست و من دلگیر دلگیرمهوای مهر سنگینه، همیشه «مهر»و کم داره
دلم میخواد نیاد از راه، شب و روزی که غم دارهدوباره عکس تکراری، از این تکرار بیزارم
به جای شمع رنگارنگ، دو نخ سیگار میذارممن این روزا دلم میخواست، یکی یادش به من باشه
یه مجنون مثل تو قصه، که دائم فکر لیلاشهمن این روزا دلم میخواست، یکی همراه من باشه
توی تاریکی شبهام، بیاد و ماه من باشهدلم میخواست یکی امروز، بپرسه حال غمهامو
و من آسون بگم خوبم، ندارم فکر فرداموولی حالا دلم میخواد، میون آدما گم شم
یکی کمتر، کی میفهمه، میرم همرنگ مردم شمببین این بار، بی حسرت، دوتا چشمامو میبندم
بدون آرزو میرم،به رویاهام میخندملیلی طباطبایی