در این قسمت سایت آریا مگ متن، جملات و اشعار زیبا در مورد چشم زیبا و چشمان زیبا و خوشگل آماده کرده ایم.

متن و شعر در مورد چشم زیبا

ناراحتم از چشم و ابرویت
از ارتباط باد با مویت
از سینه ریزت از النگویت
ناراحتم! از من چه میخواهند!؟…


چشمانی که هرگز گریه نکرده اند، غم و اندوه را درک نمی کنند.

هریت بیچر استوو


کاش می‌دیدم چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
می‌تابانی
بال مژگان بلندت را
می‌خوابانی
آه وقتی که
تو چشمانت
آن جام لبالب از جاندارو را
سوی این تشنه جان سوخته می‌گردانی
موج موسیقی عشق
از دلم می‌گذرد…


One day, someone will look you in the eyes
and make you realize what love truly is

یک روز، کسی در چشم های تو نگاه خواهد کرد
و به تو می فهماند که عشق واقعی چیست


Eyes so transparent that through them the soul is seen

چشم ها آنقدر شفاف هستند که از طریق آن ها روح دیده می شود.

تئوفیل گوتیر


دل عاشق به پیغامی بسازد
خمار آلوده با جامی بسازد
مرا کیفیت چشم تو کافیست
ریاضت‌کش به بادامی بسازد


گناه چشم تو… یا… نه! گناه عکاس است
که این چنین به نگاهت دچار و حساس است

و مدتی است که هنگام دیدن چشمت
«اعوذ بالله» او «قل اعوذ بالناس» است


متن در مورد چشم زیبا با اشعار زیبای عاشقانه و احساسی در مورد چشمان خوشگل

چشمم چو به چشم خویش چشم تو بدید
بی چشم تو خواب چشم از چشم رمید‌
ای چشم همه چشم به چشمت روشن
چون چشم تو چشم من دگر چشم ندید


اشعار زیبا در مورد چشمان زیبا

گاهی نگاهت
آنقدر نافذ است
که خودم را نه
دیوار پشت سرم را
در چشمت می‌بینم…


شما زمانی زیباترین فرد هستید که چشمانتان
از مهربانی و شادی می درخشد.

دبیش مریدا


اگر چشمانتان با نگرانی کور شده باشد،
نمی توانید زیبایی غروب خورشید را ببینید.

جیدو کریشنامورتی


«کیف لی أن أری غیرک و أنت عینای؟»

چگونه به غیر تو نگاه کنم در حالی‌ که تو چشمانم‌ هستی؟


متن در مورد چشم زیبا با اشعار زیبای عاشقانه و احساسی در مورد چشمان خوشگل

گاهی لبخند شو

بر صبحهایِ پریشانی ام

ببار امید شو خورشید را

بر چشمهایم بتابان

اصلاً زندگی شو

خودت را برایم بیاور!


زیباتر از چشمان تو
چشمان من بود

وقتی که
تصویرت
بر آنها نقش می‌بست


زیبایی یک زن را باید از نگاه او دید،
زیرا چشمان یک زن دروازه قلب اوست،
جایی که عشق در آن زندگی می کند.

آدری هپبورن


درس زیاد می خواندم
و هر جایی که برایم مهم بود
با یک مداد
زیرش خط می کشیدم :
“قانون اول نیوتن”
همیشه یکی از سوال های امتحانی بود
قانون جاذبه هم ،
گفتم جاذبه
یاد چشم های مادرم افتادم
یاد چشم های بی بی
یاد چشم های تو
و چشم…
عضو مهمی ست
اگر نه زن ها
اینقدر با دقت،
رو به آینه
زیرش با مداد خط نمی کشیدند ……


شعر زیبای چشم یار

از وقتی که
آبیِ چشمانت را دیده‌ام
شناگرِ ماهری شده‌ام
از بس که
غرقِ چشم‌هایت شدم


متن در مورد چشم زیبا با اشعار زیبای عاشقانه و احساسی در مورد چشمان خوشگل

در جاهایی که نمی توان کلمات را استفاده کرد،
اغلب چشم ها زیاد صحبت می کنند.

ساموئل ریچاردسون


چشم تو باده‌ترین جام حلالیست که هست
در مقامی که همان حال محالیست که هست

چشم مست یار من میخانه می‌ریزد بهم
محفل مستانه را رندانه می‌ریزد بهم

برق چشم تو به هر بت بخورد می‌شکند
چه کسی دیده بتی با هنر بت‌شکنی


همیشه چشمانت
دو چشمه اند در خواب‌هایم
و همین است که
صبح که شعرم بیدار می‌شود‌
می‌بینم بسترم
سرشار از گل عشق توست
و نم نم گیاه و سبزینه …


اشک یک مرطوب کننده و پاک کننده طبیعی برای چشمان ماست
وقتی چشم ها را می شوید، باعث می شود بهتر ببینیم.

کریستین نول بووی


ای قامتت بلندتر از قامت بادبان‌ها
و فضای چشمانت
گسترده‌تر از فضای آزادی…
تو زیباتری از همه‌ی کتاب‌ها که نوشته ام
از همه‌ی کتاب‌ها که به نوشتن شان می‌اندیشم…
و از اشعاری که آمده اند…
و اشعاری که خواهند آمد…


When a woman is talking to you
listen to what she says with her eyes

وقتی زنی با شما صحبت می کند،
بهتر است به آنچه او با چشم هایش می گوید، گوش دهید!

ویکتور هوگو


شعر چشم خوشگل همسر

از وقتی که
آبیِ چشمانت را دیده‌ام
شناگرِ ماهری شده‌ام
از بس که
غرقِ چشم‌هایت شدم…


نگذار

دیگران نام تو را بدانند

همین زلال چشمانت

برای پچ پچ هزار ساله آنان

کافیست


قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟
از کجا وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی، اما، اما
گرد بام و در من
بی ثمر می‌گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند


مشکلِ اصلیِ من

با نقد و نقادی این است:

هرگاه شعری را با رنگِ سیاه نوشته‌ام

گفته‌اند: اقتباسی‌ست از چشم‌های تو


متن در مورد چشم زیبا با اشعار زیبای عاشقانه و احساسی در مورد چشمان خوشگل

زیبا
زیبا هوای حوصله ابری است
چشمی از عشق ببخشای‌ام
تا رود آفتاب بشوید
دلتنگی مرا
زیبا
چشم تو شعر
چشم تو شاعر است
من دزد شعر‌های چشم تو هستم…


تو
مرد دل کندن
از چشم هایم نیستی!
این را
از نگاه هر شبت
به عکسم می فهمم!
یواشکی هایت
همیشه دلم را می لرزانند!…


چشمانت کارناوال آتش بازیست !

یک روز در هر سال برای تماشایش می روم

و باقی روزهایم را وقف خاموش کردن

آتشی می کنم که زیر پوستم شعله می کشد


در هر نگهت مستی صد جام شرابست
چشمان تو میخانه دل های خراب است
زد شعله به جان چشم فریبای تو هر چند
برق نگهت زود گذر همچو شهاب است


چشم‌ های تو
وقت زیادی از خدا گرفت
اگر آفریده نمیشد
زیبایی بیشتری
به کوه
به دریا
به جنگل
می‌ رسید


حسودم،
به چشم‌ هایت
وقتی تو را در آینه می‌ بینند


زن، مردی ثروتمند یا زیبا
یا حتی شاعر نمی‌خواهد
او مردی می‌خواهد
که چشمانش را بفهمد
آنگاه که اندوهگین شد
با دستش به
سینه اش اشاره کند
و بگوید:
اینجا سرزمین توست…


خوش تر از
نقش توام
نیست در
آیینه ی چشم…


چشم‌هایت عطری دارند گیج کننده
از همان‌ها که پلک می‌زنی
و یک‌باره جهان
به بوی مردمک‌های خوش رنگت
عطری دلچسب می‌گیرد!


کاش
از چشم اش بیافتد
آن نگاه

آریا ابراهیمی…