متن های زیبا و جملات داغ و عاشقانه ویژه فصل تابستان را در این مطلب آریا مگ آماده کرده ایم.

جملات احساسی تابستان

برای خوشبختی
دو فنجان چای کافی‌ ست
عصرهای تابستان عجیب
بوی عشق می‌ دهند


تابستان از کدامین راه فرا خواهد رسید
تا عطش
آب ها را گوارا تر کند؟


هوای دو نفره
هیچوقت نفهمیدم کدام هواست
اخر هوای تو
سر به هوا همیشه به سرم میزند
فرقی هم نمی کند غروب بارانی پاییز باشد
یا لنگ ظهر در دل تابستان!
شب سرد در چله ی زمستان باشد
یا صبحِ روح انگیز بهار!
هوای من
به هوای تو همیشه دونفره است


متن و جملات احساسی و عاشقانه در مورد تابستان با متن های زیبا

تابستان یعنی گرمایی که بین خانواده‌هاست و شادی و نشاط در بین آن‌ها
تابستان یعنی از سردی زمستان خبری نیست
و از زردی پاییز نشانه‌ ای وجود ندارد
همه چیز سبز است و زیبا
تابستان هدیه بهار است


متن عاشقانه ویژه تابستان

تابستان
فصل برگِ توت و پیلهُ پروانه
فصل نامزد شدن یخ با آب
فصل خوابیدن روی بام
فصل دیدار کسی در آسمان
بی تعارف این دلم خیلی هوایت میکند


تنها بوی طبیعت تابستان کافیست
تا عشق در دلت جوانه بزند


آری تابستان است فصل محبت من به تو
نگاه گرم من به تو
لذت بخش عرق شرم تو
هدیه تابستان عشق من به تو


عجیب است
گویی نفس کشیدن در هوای تابستان
ریه هایت را پر از ذره های عشق می‌ کند
و در پاییز مهی غم انگیز دنیایت را می‌ پوشاند


متن ادبی برای فصل تابستان

تابستان را دوست دارم و
تو تنها کسی هستی که
می‌ خواهم این فصل زیبا را با او بگذرانم
ممنونم که شریک روزهای گرم من خواهی بود


متن و جملات احساسی و عاشقانه در مورد تابستان با متن های زیبا

حتی بوی تابستان هم می‌ تواند مرا عاشق کند،
این فصل، فصل من و توست….


برای من فصل ها
همیشه از چشمان تو
شروع می شود
امروز که نگاهم کردی
فهمیدم تابستان چقدر زود آمده است…


تابستان که می آید
چقدر دلم می خواهد در سایه سکوت آرام
درخت های سر به آسمان کشیده
ساعت ها را بگذرانم


رسید ایام تابستان، دوباره مشت گل وا شد
هزاران راز پنهانی، به یک لبخند افشا شد..


تابستان
فصل چیدن
عاشقانه های من از تُ ست…


از طوفان گذر کن،
پرتو خورشید تابستان را خواهی دید..


جملات ادبی ویژه فصل گرم تابستان

این هُرم تابستان نیست زمین
از فرطِ دوست داشتن تو️
تب ڪرده است….


تابستان هم اگر گرمایی دارد
از تیرِ نگاه توست..


هوا خواه “توام”
چو “تابستان”
به گرمای “مُردادش”..


اینکه کنار هم باشیم، دست هایت را در دست بگیرم، باهم بر روی شن های ساحل قدم بزنیم و زیباترین غروب خورشید تابستان را تماشا کنیم، همیشه رویای من بود.
از تو ممنونم که رویایم را به حقیقت تبدیل کردی.


تصمیم دارم در این تعطیلات تابستانی بیشترین اندازه شادی را تجربه کنم.
پس به تو نیاز دارم تا در کنارم باشی و عشقم را با تو بیان کنم.


من فکر میکنم قلبی از یخ داشتم که هیچ تابستانی نمی‌توانست آنطور که تو با یک نگاه شیرینت همه یخهایش را ذوب کردی، بر آن اثر گذارد.
حالا من دیوانه وار و با همه قلبم عاشقت هستم.


تابش آفتاب
و رشد سریع برگهای تازه روی شاخه‌های درخت، گویی که فیلمی را روی دور تند گذاشته باشند؛
همه باعث می‌شود تا اعتقاد قوی پیدا کنم،
با آمدن تابستان، زندگی بار دیگر از نو آغاز می‌شود.


تابستان ، وقتی به این کلمه میرسیم ناخودآگاه به یاد خاطرات کودکی مان میافتیم، یاد روزگاری که فارغ از همه هیاهوهای زندگی با دردست داشتن کارنامه های قبولی خرداد ، درکوچه باغهای روستا یا خیابانها وکوچه های باریک شهر با کفشهای پینه دارمان میدویدیم وفریاد وهورا سر میدادیم.


امروز صبح سپیده به آرامی سر زد و آسمان اندک اندک روشن شد و سوزی که در هوا حس می‌شد خبر از روزهای پایانی تابستان و آغاز پاییز می‌داد.


تابستان پر از میوه های خوشمزه است و این میوه ها بسیار متنوع می باشد. اگر چه ممکن است گرمای تابستان برخی از مردم را آزار بدهد اما این فصل طرفداران خودش را دارد، آن هایی که عاشق سفر و تعطیلات هستند و برای هر روز تابستان برنامه ریزی کرده اند.


فصل‌ها نیز دارای مزاج هستند
فصل بهار —‌> گرم و تر
فصل تابستان —‌> گرم و خشک
فصل پاییز —-> سرد و خشک
فصل زمستان —‌> سرد و تر


بگو ای فصل تابستان
که تا کی می نشینی بر سر بختم
و حاشا میکنی سردی
از آدمهای ظاهر گرم
با قلبی زمستانی
برو ای شرم گرمستان
که دل پاییز میخواهد
هوای تازه از سمت خزانستان
کمی سرما
کمی زردی
و شاید هم برای پای دلخسته
کمی خشکی ز برگ و ساقه میخواهد

بر این دلتنگ دلخسته
کمی باران هم شاید
امید تازه ای باشد
در این خشکی تابستان، بگو شاید


پرتوهای نور آفتاب، طناب‌های مخصوصی هستند که برای نگه داشتن خورشید در وسط آسمان استفاده می‌شوند.


مو کوتاه میشه.
پوست تیره میشه.
آب دریا گرم میشه.
نوشیدنی ها خنک میشه.
صدای آهنگ بلند میشه.
تابستون میشه.


تابستون که تموم بشه،

همه چیز مثل برنزه شدن رنگ پوست بدن از بین میره
و فقط خاطره هاست که باقی می‌مونه.


تو مانند نسیمی خنک در یک بعد از ظهر کسالت‌بار تابستانی حسی خوشایند در من ایجاد می‌کنی.
تابستان من امسال طولانی شده است و نسیمی ندارد.
پیش من برگرد و هیجان و شادی را به من برگردان.