در این بخش آریا مگ متن های عاشقانه در مورد قول دادن عاشقانه و قرار گذاشتن عاشقی را گردآوری کرده ایم.

متن و جملات عاشقانه در مورد قول دادن

تو را به باران قول داده ام…
و به شب پرسه های خیس…
زیر نور ماه !
تو را به تنهایی ام…
تو را به دلم قول داده ام…
و می دانم…
تو آن قدر خوبی …
که روی عشق را زمین نمی اندازی !…


تو نیستی
اما لذت اولین دیدارمان
هنوز مستم می‌کند
ناب‌تر از انگور تاکستان

تمام گل‌ها
برایم نشانی از تو دارد
خوشبوتر و دل‌فریب‌تر
از گلاب قمصر و کاشان

امیرپیام نجفی زاده


متن عاشقانه درباره قول دادن و قرار عاشقانه

عاشق شدم با تو از اولین دیدار
از خوابی صد ساله گویی شدم بیدار !

حال عجیبی بود، دست و دلم لرزید!
خزانی بهار شد در قلب من انگار

روزی که قلبم دید می آمدی از دور،
فهمید خوش قلبی، خوش فکر و خوش رفتار!

قاتل غم گشتی، ضامن شادی ها!
روزی نخندیدی، آن روز شدم بیمار!

حال خوشی دارم وقتی در این قلبی،
از غم ها دورم، از عشق تو سرشار!

نیما بیاناتی


برای عشق مان تمام تلاشم را میکنم، چون در زندگی دوباره و دوباره به خودم قول می دهم که عشقی زیباتر از عشق ما نباید وجود داشته باشد.


جملات قرار گذاشتن عاشقی

کنار تُ یک وقت هایی…
دیوانگی کردن قشنگ ترین حس دنیاست.
فقط تُ باش و کنارم بمان
قول میدهم دیوانه ترین
عاقل نمای دنیایت باشم……


متن عاشقانه درباره قول دادن و قرار عاشقانه

قبل آمدنت به خود قول دادم که دیگر عاشق کسی نشوم ولی با آمدنت آن را شکستم. اگر بروی دوباره به خود قولی خواهم داد

که پا بگذارم روی هر چه آن را با نام عشق میشناسند.


تو صدا بزن مرا
از عمیق ترین جای دلت
من هم قول میدهم
تو را پرت کنم
به همان عمیق ترین
جای قلبم
که دست هیچ کس
به آن نمیرسد…!!️


من به چشم‌های بی‌قرارِ تو ،
قول می‌دهم .
ریشه‌های ما به آب ،
شاخه‌های ما
به آفتاب می‌رسد ,
ما دوباره سبز می‌شویم …


برقص کمی به سازم
بگذار دورت بگردم
آخر من
قول دوره دنیا را داده ام
به این دل..


متن قول و قرار عاشقی

اولین بار که تو را دیدم

در چشمانت خیره شدم

و نمی دانستی

در آن لحظه

من چگونه باختم

قلبم را

به قیمتی ارزان

من نمی‌دانم

شاید تو هم در چشمانم خیره شدی

شاید تو هم قلبت را باختی

به راستی قلب تو هم لرزید

به راستی سینه‌ات درد گرفت

رومینا معصوم خانی


متن عاشقانه درباره قول دادن و قرار عاشقانه

چه آتشی شده در دل به پا نمی‌دانی

نشانده‌ای به بلا و عزا نمی‌دانی

در آن زمان پرآشوب اولین دیدار

قیامتی که نمودی به پا نمی‌دانی

زبعد دیدن روی مه دل انگیزت

کشیده‌ام چه عذاب و بلا نمی‌دانی

به یک نگاه، نگار قمر لقا کردی

فرو دو دست مرا در حنا نمی‌دانی

نشسته‌ام به تماشای نقش بازی تو

شدم ز دیده در این سینما نمی‌دانی

ز غیر گر چه جفایی رسد چه جای

عجب جفا رسیدنِ از آشنا نمی‌دانی

محمدرضا هادی نیا


اولین بار که دیدمت

هرگز فکرش را نمی‌کردم “تـو”

همان کسی هستی که قرار است بعدها، بارها برایش بمیرم.


هوایش را داشته باش ……..

دلم را می گویم ،…..

قول می دهم برای تو باشد

همه ی عاشقی اش …..️


اگر دوستش داری
اگر کنارش حالت خوبه
اگر کنارش آرامش داری
اگر تمام وجودت اون رو میخواد
مراقبش باش! خیلی مراقبش باش!
شاید دیگه این حس ها تکرار نشه
شاید دیگه قلب و روحت این شکلی کسی رو صدا نزنه
همین الان به خودت قول بده که مراقبش هستی
نه به خاطر اون
نه به خاطر خودت
به خاطر این “ما” که هستید
به خاطر تمام حس و حال های خوبی که کنار هم دارید
به خاطر تک تک خاطراتتون
به خاطر عشقی که به هم دارید
باشه ؟ قول دادی ؟…


بار اول که دیدمت

چنان بی‌مقدمه زیبا بودی

که چند روز بعد

یادم افتاد

باید عاشقت می شدم!