در این مطلب سایت آریا مگ تعدادی حملات زیبا در مورد گرز عمر، سن و سال و افزایش سن و سال را آماده کرده ایم که امیدواریم این متن و دلنوشته ها مورد توجه شما قرار بگیرد.

جملات و متن در مورد گذر عمر و سن و سال

هر چه سنم بالاتر می رود،

توجه کمتری به حرف هایی

که آدم ها می زنند می کنم.

فقط نگاه می کنم که چه کار می کنند.


پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند

بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند

همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست

طاقتم اظهار عجزو نا توانی می کند

بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمن

با خزان هم آشتی و گل فشانی می کند

ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز

چشم پروین همچنان چشمک پرانی می کند

نای ما خاموش ولی این زهره شیطان هنوز

با همان شور و نوا دارد شبانی می کند

گر زمین دود هوا گردد همانا، آسمان

با همین نخوت که دارد آسمانی می کند

سالها شد رفته دمسازم زدست اما هنوز

در درونم زنده است و زندگانی می کند

با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من

خاطرم با خاطرات خود تبانی می کند

بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی

چون بهاران می رسد با من خزانی می کند

طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند

آنچه گردون می کند با ما نهانی می کند

می رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان

دفتر دوران ما هم بایگانی می کند

“شهریارا” گو دل از ما مهربانان نشکنید

ورنه قاضی در قضا نامهربانی می کند

محمد حسین بهجت تبریزی


جملات در مورد سن و سال با متن و دلنوشته در مورد گذر عمر و زندگی

همیشه در زندگیت

جوری زندگی کن که

“ای کاش”

تکیه کلام پیریت نشود


متن در مورد بیشتر شدن سن

هرگز افسوس

پیر شدن را نخورید ؛

چرا که افرادی زیادی

از این امتیاز محروم مانده اند …


در پایان، تعداد سالهای زندگی تو شمرده نمی‌شود،

بلکه زندگی که در آن سال‌ها داشتی اهمیت پیدا می‌کند.

آبراهام لینکلن


تا به روی چشم سنگین

عینک پیری نهادم

مینماید محو و روشن

چون یکی رؤیا جوانی


به تو فکر می کنم

هر لحظه، هر روز

در خیابان، در اتاق،

کنار میز صبحانه، روی تختم

و روز به روز پیرتر می شوم


حس خوبی‌ست

در آغوش خودت

پیر شوم

اینکه یک عمر

به دستان تو

زنجیر شوم


جملات در مورد سن و سال با متن و دلنوشته در مورد گذر عمر و زندگی

میانسالی وقتی اتفاق می افتد

که به قدری آدم ملاقات کرده اید

که هر آدم جدیدی که می بینید،

شما را به یاد کس دیگری می اندازد.


ما بزرگتر نمی شویم

پخته تر می شویم

پابلو پیکاسو


جملات در مورد گذر عمر و سن و سال

میانسالی وقتی اتفاق می افتد

که به قدری آدم ملاقات کرده اید

که هر آدم جدیدی که می بینید،

شما را به یاد کس دیگری می اندازد.


تراژدی زندگی اینست

که ما خیلی زود پیر می‌شویم

و خیلی دیر

عاقل


سر آخر،

چیزی که به حساب می آید

تعداد سالهای زندگی شما نیست

بلکه زندگی ای است

که در آن سالها کرده اید


حس خوبی‌ست

در آغوش خودت پیر شوم

اینکه یک عمر

به دستان تو زنجیر شوم


همیشه در زندگیت

جوری زندگی کن که

“ای کاش”

تکیه کلام پیریت نشود


راز نبوغ اینست

که روحیه کودکی را

با خود به سن پیری ببری،

به این معنی که

هرگز اشتیاق خود را

از دست ندهی.


هر روز، روز تولد است. هر لحظه از آن، برای ما جدید است. ما مجدداً تولد می‌یابیم و برای تلاش بیشتر بازسازی می‌شویم.

(ایزاک واتس)


ما با گذر سال‌های زندگی پیر نمی‌شویم بلکه هر روز تازه‌تر می‌شویم.

(امیلی دیکنسون)


هیچ‌گاه پیر نشو. مهم نیست چند سالت است. هرگز دست از رفتار کردن مانند یک کودک کنجکاو برندار.

(آلبرت انیشتن)


بگذارید هیچ‌گاه به سن توجه نکنیم. آنچه که اهمیت دارد شادی است که زمان با خود برای ما به ارمغان می‌آورد نه شمردن سال‌های عمر.


سال‌های عمرت را بشمار و کاری کن تا سال‌های عمرت شمرده شوند.

(جورج مریدیت)


مردها با بالا رفتن سن دست از بازی کردن برنمی‌دارند. آن‌ها زمانی پیر می‌شوند که دست از بازی کردن برمی‌دارند.

(اولیور وندل هلمز)


بالا رفتن سن به نظر تنها روش در دسترس برای داشتن رندگی طولانی است.

(دانیل فرانسیوس اسپریت اوبر)


جوانی یک حالت ایده‌آل است اگر کمی دیرتر در زندگی ظاهر شود.

(هربرت آسکوئیت)


بالا رفتن سن اجباری است اما بزرگ شدن اختیاری می‌باشد.

(والت دیزنی)