در این مطلب متن های زیبای فاز سنگین عاشقانه با جملاتی زیبا و احساسی رمانتیک را آماده کرده ایم که امیدواریم مورد توجه شما قرار بگیرد.
متن فاز سنگین جدید و زیبای عاشقانه
لطفا در جریان باشید که دلتنگی نه با پیام رفع میشه، نه با شنیدن صداش. فقط بغل.
مژگان یعقوبی
دلتنگی و
این حجم نبودن همه گو هیچ…
من از تو نباید خبری داشته باشم…؟
زندگی درد قشنگیست
بجز شبهایش…
که بدون تو فقط خواب پریشان دارد…
عشق یعنی وقتی که یه نفر قلب تو رو میشکنه، و حیرتانگیزه که تو هنوز با قطعه قطعه قلب شکستهات دوستش داری.
در دوری لذتی است که در با هم بودن نیست. چون در با هم بودن ترس از فراق است و در دوری شوق دیدار.
خوشبختی یعنی در خاطر کسی ماندگاری که لحظههای نبودنت را با تمام دنیا معامله نمیکند.
حتی اگر عشق خریدنی هم بود، باز هم
نمیتوانستم آن را به دست بیاورم، چون پول نداشتم!
هاینریش بل
متن های زیبای فاز سنگین رمانتیک
عاقلانه کنار گذاشتمت
اما هر بار که
مژهای میافتد
روی گونهام
بی اختیار
تو را آرزو میکنم
مثل بعضی صبحها
که یادم میرود نیستی
و بلند میگویم
صبحبخیر …
مینا آقازاده
گفتنی نیست
ولی بی تو
کماکان در من
نفسی هست
دلی هست
ولی جانی نیست…
محمد عزیزی
جملات سنگین عاشقی
فکر نکن که به پایت مینشینم. بلند میشوم، آرام چرخی میزنم و مطمئن میشوم که نیستی. بعد برمیگردم سَرِ جایم، سرم را میگذارم روی زمین و میمیرم.
فقط هنگامی به گذشته بیندیشید که
یادآوریش سبب رضایتتان میشود
جین آستین
برای عاشق شدن نباید یک شخصیت متفاوت را دوست داشت، برای عاشق شدن باید یک شخصیت عادی را متفاوت دوست داشت.
میلان کوندرا
تا دیروز هرچه مینوشتم عاشقانه بود. از امروز هرچه بنویسم صادقانه است. صادقانه میگویم عاشقانه دوستت دارم.
مهم نیست که بگی خوب مینویسی. برای من مهم این است که بفهمی و بدانی برای تو مینویسم و مهمتر اینکه بخوانی آنچه را که مینویسم و لبخند همیشگیات را بزنی و زیر لب بگویی: دیوونه.
جملات زیبای فاز سنگین عاشقانه
اگر اندک اندک دوستم نداشته باشی
من نیز تو را از دل میبرم
اندک اندک
اگر یکباره فراموشم کنی
در پی من نگرد
زیرا پیش از تو فراموشت کردهام
پابلو نرودا
چه کیفی دارد کسی باشد که وقتی نام کوچکت را از ته دل صدا میزند لبخندی روی لبانت نقش ببندد و تو آرام بگویی: جانم.
هیچکس آنقدر گوشهایش سنگین نیست
که صدای دلی را که شکسته نشنود
مگر این که نخواهد بشنود …
خورشید را میدزدم فقط برای تو! میگذارم توی جیبم تا فردا بزنم به موهایت. فردا به تو میگویم چقدر دوستت دارم! فردا تو میفهمی. فردا تو هم مرا دوست خواهی داشت. میدانم!
آخ … فردا! راستی چرا فردا نمیشود؟ این شب چقدر طول کشیده. چرا آفتاب نمیشود؟ یکی نیست بگوید خورشید کدام گوری رفته؟
باور کن
من
به یک پاسخ کوتاه،
به یک سلام سر سری راضیم!
آخر چرا سکوت میکنی؟
دوست داشتنت بزرگترین نعمت دنیاست. مرا شاد میکند. لبخند را به دنیایم هدیه میکند حتی این روزها گاهی پرواز میکنم. من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارم.
آن روز که رفتن تو را دیدم
از گریه چو برگ بید، میلرزیدم
ترس من از آن بود که روزی بروی
آمد به سرم از آنچه میترسیدم …
رفتار عاشقانه زن را باید از دلتنگی اش فهمید، از شوق و بی تابیاش برای دیدار، از حس کودکانهاش برای آغوش، از خجالتش برای بوسه گرفتن. زن بیدلیل بهانه نمیگیرد. شاید بهانه دستانِ گرمت را دارد که دستانش را بگیری.
عشقت رستاخیز ترانههاست
باز میگردی و میرهانیم از
دیار دل مرده اندیشههای خویش
تسلای صدایت،
نوشدار به هنگام تمام حسرتهاست…
من هر روز بیش از پیش به این راز پی میبرم که تو خلق شدهای برای من تا زیباترین زندگی را برایم بسازی.
حکایت بی نهایت عشق را با قلم بوسه بر چشمان مهربانه تو مینویسم تا بدانی که محبت و عشق را در چشمان تو آموختم و با تو آغاز کردم. به پاکی چشمانت قسم که تا ابد دوستت دارم.
همه چیز و همه کس
از درونم کنده شده
حوض پر ماهی،
گلدان شمعدانی،
تصویر قفس پرندگان…
احمدرضا احمدی
هر روز
در کفشهای آن نادانی که
مرا خیلی دوست میداشت
مشتی نمک میریختم
به این امید که زودتر ترکم کند!
چرا که میدانستم
او مهمان ناخوانده و ناموقع عمرم است
و مرا و شعرهایم را خواهد کشت …
کژال احمد
عزیزم زیباترین لحظاتم را به پای سادهترین دقایقت میریزم تا بدانی تو را برای تو دوست دارم. تقدیم به آن کسی که آفتاب مهرش در قلبم همچنان پابرجاست و هرگز غروب نخواهد کرد.
غمگین مشو عزیز دلم
مثل هوا کنار توام
نه جای کسی را تنگ میکنم
نه کسی مرا میبیند
نه صدایم را میشنود
دوری مکن
تو نخواهی بود
من اگر نباشم …
شمس لنگردودی
سخت است
اما میشود!
به بهای رد شدن چندین فصل
سخت است
اما میشود!
با اشکهای کودکانهی پیرمردی
روبروی آینه
سخت است اما
میتوان فراموشش کرد…
حسام نیکفال
مرا دوست بدار بهسان گذر از یک سمت خیابان به سمتی دیگر. اول به من نگاه کن، بعد به من نگاه کن، بعد باز هم مرا نگاه کن.
ماه
کامل است
و تنهایی مرا
دو برابر میکند …
عباس کیارستمی
از پیشت که برگشتم
حس گاو نری زخمی با من بود
وقتی از میدان
به سوی مرتع خود میدود
با نیزههای مرصعت در پشتم …
شمس لنگردودی
دلگرمیهای تو
بالهای مناند
چیزی بگو
گاهی چنانم بی تو
که عبور گربه لاغری از کنارم
نگرانم میکند.
بیژن جلالی
برای تو، گفتن دوستت دارم کم است. تو را باید در آغوش گرفت و آنقدر بوسید که دوستت دارم به خورد لبها و گونهها و دستهایت برود.
چه بهار باشد و شکوفههایش، چه هر فصل دیگری، تو که نباشی، رد نبودنت در دلم «تیر» میکشد.
اشارهاش اکنون به چیست
انگشت اشارهام در مشتم…
شمس لنگرودی
دستهایم هرشب دور دنیا میچرخند از پاریسِ چشمهایت تا ونیزِ موهایت. تو جهان کوچک منی که هرشب دور تو میگردم.
این جهان
پر از صدای حرکت پاهای مردمیست که
همچنان که تو را میبوسند،
در ذهن خود
طناب دار تو را میبافند…
فروغ فرخزاد