در این بخش عکس های پروفایل پاییز و اشعار زیبا در وصف پاییز و خزان زیبا را گردآوری کرده ایم.
عکس پروفایل و جملات فصل پاییز
بد موقعی دیدمت
وسطِ پاییز
زیر باران ..
اصلا محال بود
عاشقت نشوممریم قهرمانلو
نوعی هارمونی در فصل پاییز وجود دارد و درخششی در آسمانش است
که در فصل های دیگر نه شنیده می شود و نه دیده
شاید نام پاییز راکه بیاوری او دیگر هیچ،
هیچ چیز نشنود
جز صدای نم نم باران که بوسه میزند بر بی رنگی شیشه،
بر چترهایی که دو عاشق زیر آنها پناه گرفتهاند.
پاییز
سرد و بی رحم نیست
فقط
جسارت زمستـان را ندارد
ذره ذره زرد می کند
اندک اندک جان می سِتاند
قطره قطره می گِریاند
پاییــــز سرد نیست
نامـــهربان است
درســت مانند “تو ”
پاییز تفسیر زیبایی ست
وقتی که
تو در کنار من قدم میزنی …سحر فتحی
پاییز شده و خرمالو های لبانت گل انداخته
مرا به نوبرانه ای گس مهمان کن
پاییز آمد
زمانی که خاطرات شیرین گذشته ی خودم را با تو به یاد می آورم
پاییز همچون بهار دل انگیز می شود
اشعار و عکس نوشته خزان
پاییز را ساده منگر
پاییز
اتحاد جنون آمیز برگ است با نور
عاشقانه برگی ست که
هم رنگ خورشید شده است
وقت خریدن لباس های پاییزی دقت کنید
لباس هایی با جیب های بزرگ به اندازه ی دو دست
شاید همین پاییز عاشق شدید
پاییز مرا عاشق می کند، باران عاشق تر
حالا تو بگو این باران پاییزی با من چه می کند؟
مثل درخت باشید که در تهاجم پاییز هرچه بدهد
روح زندگی را برای خویش نگه می دارد
دست هایتان را آماده کنید
پاییز نزدیک است
باید گره بخورد در دست های
کسی که سال ها انتظارش را کشیدید
جان عزیزتان پاییز را دونفره آغاز کنید
پاییز از چشمان من شروع شد
از برگ ریزان دلم
از نارنجی سکوتم
که مشت مشت دلتنگی به آسمان می پاشید
نه بهار و نه تابستان
هیچ کدام زیبایی که من در چهره پاییز دیده ام را ندارند
موهایت را رها نکن
پائیز است
باد می آید …
بوی موهایت را با خود می برد
و برگ ها عاشق تر می شوند
پاییز را باید
با چشمهای ” تو ” نگاه کرد!
وگرنه برای من
دیگر عاشقانه نیست
این رنگهای
پژمرده خیابانها
پاییز در راه است
ابرها کم کم می آیند
کوچه ها یک بند میخندند
خیابان ها پر از عاشقانه
و پاییز را بیشتر از آنچه که هست
دوست داشتنی می کند
یک موسیقی آرام بخش
که صدای خش خش برگ های زیر قدمت باشد
تو را
میان خوابهای
پاییزیام دارم
اما آنقدر کوتاهند
که به چشم برهم زدنی
صبح میرسد و
فرصتی نیست
برای با تو بودن …
گوش کن
صدای نفس های پاییز را میشنوی؟
و این زیباترین فصل خدا می آید
دوست من
غم و اندوهت را
به برگ درختان آویزان کن
چند روز دیگر می ریزند
بدان این فصل بینظیر
دیگر دلم را با خودش نمیبرد؛
آمدنش دلم را تیره میکند؛
حتی با تمام رنگهای برگهایش هم نمیتواند دلم را با خودش ببرد!
چشم به راه توام پاییز
از بهار و تابستان گرم نشد آبی
بیا پاییز جادوگر
طلایی کن سبزینه برگ های درخت آرزوها را …
عاشق فصل پاییزم
عاشق قرارهای دو نفره،عاشق قدم زدن روی برگهای رنگارنگ پاییزی،
عاشق راه رفتن زیر نم نم باران…
و عاشق خدایی که تو را به من داد.