جملات غمگین در مورد سربازی با عکس نوشته های غمگین با موضوع سرباز شدن و سربازی رفتن را در این مطلب آریا مگ آماده کرده ایم.
متن و جملات غمگین سربازی رفتن
از تـو تنها گل سرخی مانده لای دفتر شعرم
هر وقت باران می بارد
عطرش چنان دلتنگم می کند
که انگار
سالهاست رفته ای…
سربازی
دوران ساخته شدن
برای تحمل سردی ها
تلخی ها وزخم های روزگار است.
سرباز
سرمای بالای برجک
را به جان می خرد
یاد روزهای تنهایی عشقش
را در ذهنش می آورد.
به سلامتی سربازی که ۵۵ دقیقه تو صف تلفن وایساد
تا ۳ دقیقه صدای عشقشو بشنوه…
فاصله برای عاشق همیشه تلخ است، چه ۸۰۰ کیلومتر و چه ۸ متر! این را از چشمان خیس سربازی فهمیدم که از بالای برجک دیده بانی به معشوقه اش می نگریست!!!
از وقتی اسیر پوتین شدی،
هر روز کوچکتر شدی…
بسوزد آنکه سربازی بنا کرد تو را از من مرا از تو جدا کرد
گروهبانان مرا بیچاره کردند لباس شخصی ام را پاره کردند
به خط کردند تراشیدند سرم را لباس آش خوری کردند تنم را
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی
بشنود یک نفر از دختر مورد علاقه اش دل برده
خسته ام کاش کسی حال مرا میفهمید…
سین سرباز
تلخ ترین و گاهی شیرین ترین
سین زندگی یک پسر است.
سلامتی سربازی که شب ها تا صبح تو خلوت تنهای پست دادن اشک میریزه و سختی میکشه
به امید اینکه ي روز به عشقش میرسه
ولی
بی خبر از اینکه عشقش شب ها زود میخوابه تا از قرار فرداش جا نمون
سرباز بود
لب مرز در پادگان تک تیرانداز بود
صدای هقهقش برایش ساز و گیتار بود
دوران قبل از سربازی
سلاحت ،دلت می شود
اما در دوران سربازی
سلاحت، غرورت می شود
سربازم و بالای برجکم
شاعر شده ام از سر دلتنگی
همدم تفنگ و پوتین شده ام
فقط لحظه ای دلم گرفت
که عکس پروفایل داداشم
این بود:
سلام سربازی
روزهای اجباری
بند پوتینش راک ه بست
بغض خواهرش شکست
پسرک رفت و در را پشت سرش بست
بسلامت سرباز عزیزم
لباس سربازی اش را بو کشیدم
بوی آش، بوی واکس و بوی تن خسته اش را می داد
خداقوت سرباز وطن
سلامتی پسری که سرباز شد
تابه خاطر نداشتن پایان خدمت
سربار نشود
سرباز که می شوی
انگار مرد و تکیه گاه می شوی
استوار مثل کوه
پرصلابت مثل صخره
خوش به حال سرباز
شبها به آسمان و ستاره ها
نزدیک میشود
وقتی بالای برج دیده بانی می ایستد