انشا با موضوع مادر

در این بخش چند انشا زیبا با موضوع مادر برای مقاطع تحصیلی دبستان و دبیرستان را به صورت ادبی کوتاه و بلند گردآوری کرده ایم با ما همراه باشید.

انشا کوتاه برای مادر عزیز

مادر تنها یک واژه نیست، کلمه مادر به معنای عشق و مهربانی است، گویی خداوند جهانی از  زیبایی و فداکاری را در یک واژه خلاصه کرده است.

مادر پس از خداوند بهترین دوست و همراه است که از پیش از متولد شدن با ما بوده است و تمام عمرش از ما مراقبت می کرده است. مادر کسی است که در شادی های فرزند خود شاد می شود و در غصه ها پا به پای فرزند خود غصه می خورد.

مانند یک دوست در تنهایی ها کنار فرزندش قرار می گیرد، مثل یک معلم همه علم و دانش خود را  به فرزندش یاد می دهد، و کاملا از روی دلسوزی  اشتباهات فرزندش را تذکر می دهد و برای این که فرزندش در رفاه و آسایش زندگی کند از آرزوهای خودش می گذرد.

مادر فرشته ای می باشد که خداوند بال های او را گرفته است و او را در قالب یک انسان در آورده است تا فرزندش هیچ گاه حس تنهایی نکند. مادر فرشته ای است که هر گاه اشک بر صورت فرزندش جاری گردد آن ها را پاک می کند و هنگامی که بیمار می شود مدام دور فرزندش می چرخد و از او پرستاری می کند.

درست است که بهشت زیر پای تو قرار دارد ولی من تمام دنیایم را زیر پاهایت قرار خواهم داد و فرشی از تشکر و قدردانی سر راه تو می گذارم تا از روی آن بگذری زیرا که من هر چه که الان دارم و هر کسی که الان هستم از برکت وجود می باشد.

زحماتی که تو برای من کشیده ای بی نهایت می باشد و من هیچ گاه قادر نخواهم بود تا آخر عمرم زحمات تو را جبران کنم ولی همیشه همه سعی خود را می کنم که فرزند دلخواه تو باشم و تو به من افتخار کنی.


انشا درباره مادر عزیز برای مقطع دبستان و دبیرستان (6 انشا مادر)

انشا در مورد مادر دلسوز و مهربان باری دبستان

مادر  به معنای دلسوز و بی قرار، امید ، و رایحه ی خوش گل ها است، مادر به معنای همه وجود ما می باشد.

مادر همه جا کنار من است به و بوی مادر به دل فرزند آرامش می دهد. قدرتمند ترین انسان ها هم در برابر مادر ناتوان هستند.

بگو چطور ستایش فداکاری های تو را کنم، چگونه شب هایی را که در خواب بودم و تو  بر بالین من بیدار بودی را جبران نمایم، چگونه دوایی بر درد های تو باشم.

ای مادر قول می دهم که تا تو به بهشت وارد نشوی من به بهشت نخواهم رفت، بدان بعد از گذشت سال ها، و قد کشیدن و بزرگ شدنم، من همیشه خودم را در برابر تو کوچک میبینم.

من تو را خیلی دوست دارم، اشک هایی که در چشمت  حلقه می زند را هنگام دیدن موفقیتم خیلی دوست دارم، نگاه دلسوزانه ات را موقع جدایی دوست دارم و تا همیشه محتاج دستان تو هستم، محتاج دستانی که سر من را نوازش می کند ، دستانی که با آن دستان من را می گیری تا گم نشوم. حتی محتاج آن دستانی هستم که گاهی سیلی بر صورتم می زند  تا من دچار اشتباه نشوم.

ای مادرم، ای شخصی که هر چه گویم تلافی فداکاری تو نمی شود. ای شخصی که نامت پر افتخار تر هر چیزی در تمام دنیا می باشد برای تمام کارهایی که در حقم کردی و ندیدم مرا ببخش.


انشا با موضوع مادر کلاس سوم چهارم پنجم

مادر من خیلی زن مهربانی می باشد و من تلاشم این است که قدر او را بدانم. او هر روز صبح مانند خورشید خانه ما را روشن و گرم می کند.

از نظر من مادرم یک زن صبور و خیلی قوی است ،  او هر روز از خواب شیرین خود بیدار می شود و من را برای رفتن به مدرسه بیدار می کند.

هر وقت سرم را روی پاهایش  می گذارم بوی خوب او به مشامم می رسد و حس خوبی به من دست می دهد و صورتش را می بوسم.

مادرم با من بازی های زیادی می کند، برای من غذاهای لذیذ درست می کند، خانه مان هر روز با وجود مادرم پر از شادی است به این دلیل که مادرم خیلی مهربان است.

من مادرم را دوست دارم و هیچکس نمی تواند جای او را در قلب من پر کند.

تلاش من این است که به حرف های او گوش دهم  به او احترام بگذارم و تا جای ممکن در کارها او را یاری دهم. به این دلیل که خدا در قرآن گفته است: به پدر و مادرتان نیکی کنید


انشا درباره مادر عزیز برای مقطع دبستان و دبیرستان (6 انشا مادر)

انشا برای مادر مقطع دبیرستان

می دانم که در دنیا هیچ فردی من را به اندازه مادرم دوست ندارد.

مادرم دارای قلب مهربان و لب هایی همیشه خندان می باشد. تصور من این است که مادرم همان فرشته نگهبان من می باشد که از فراز آسمان به زمین آمده تا از من مراقبت کند.

شب ها مادرم همیشه کنار تخت من می نشیند و دست های من را می گیرد و برای من قصه می خواند.

یک شب از مادرم این سوال را پرسیدم: “مگر من چه کاری خوبی در دنیا انجام داده ام که خداوند تو را به من داده است؟” او گفت: “خدای مهربان به من لطف کرده است و فرشته ای مثل تو را نصیب من کرده است.

مادرم عقیده دارد که شب ها وقتی که همه ما در خواب هستیم خدای مهربان حواسش به ما هست و مراقب همه انسان ها است پس نباید ترسی داشته باشیم.

مادر مهربان من همیشه مراقبت سلامتی من است کمکم می کند تا درس هایم را خوب بخوانم و برایم آرزو های خوب می کند.

خیلی وقت ها مادرم با من بازی می کند و من در خانه به او کمک می کنم.

من مطمئن هستم که مادر من آمده است تا من خوشبخت ترین انسان دنیا باشم، امروز به او گفتم که  خیلی دوستش دارم و او نیز من  را در آغوش کنید.

از تو ممنون هستم مادرم.


انشا ادبی برای مادرم

من مادرم را یک دنیا دوست دارم. بنظرم مادر تنهایی شخصی است که واقعا آدم را دوست  دارد.

روزی به مادرم گفتم: “ من را  ببخش که مجبور شدی نه ماه من را با خودت حمل کنی و خواب و خوراکت مختل شد.”

او با مهربانی هر چه تمام تر جواب داد: “نه ماه انتظار خیلی دلنشینی بود که حتی درد آن نیز برای من لذت بخش بود.”

آیا کسی در این جهان بزرگ وجود دارد که من را به اندازه تو دوست داشته باشد و بی هیچ توقعی به من محبت کند؟

به محض وارد شدنم به این دنیا، مادر فرزند خود را با دستان گرم و پر مهرش در آغوش می گیرد مثل یک فرشته مهربان به فرزندش محبت می کند.

هنگامی که مادر در خانه است خانه  رنگ و  بوی دیگری دارد و من نگران این هستم که اگر زمانی او در خانه نباشد بدون او باید چه کنم.

چه شب ها که تا صبح مادر بالای سرم بیدار بود و مراقب من بود.

مادر عزیزم من میدانم که تو باعث گرما و روشنایی خانه مان هستی و من تمام چیزی را که دارم مدیون تو هستم.

خانه ما از برکت وجود تو روشن است. من خیلی خوشبخت هستم که تو مادرم هستی و از خداوند می خواهم همیشه سالم و سرحال باشی.