در این بخش زیباترین دلنوشته های کوتاه ارا ارئه کرده ایم. امیدواریم که این متن های دلنشین با معنی و از دل بر آمده مورد توجه شما قرار بگیرد.
دلنوشته های کوتاه و زیبای دلنشین
آدم های کمی هستند که می دانند،
تنهایی ِ یک نفر حرمت دارد.
همین طور بی هوا سرشان را پایین نمی اندازند
و بپرند وسط تنهایی آن فرد..!
چون خوب می دانند که اگر آمدند،
باید بمانند؛ تا آخرش باید بمانند؛
آنقدر که دیگر تنهایی وجود نداشته باشد.
و گرنه مسافرها همیشه موقع خداحافظی،
تنهایی را هزار برابر می کنند .
پشت ویترین ساعت فروشی ایستاده بودم، ساعتها رو که نگاه میکردم…
دیدم هیچ ساعتی به قشنگی ساعتی که دور هم هستیم نیست
💞 تو این روزا قدر با هم بودنها را بیشتر بدونیم💞
آنچه که گفتم نپذیرفت ، رفت
خاطره هایم همگی رُفت ، رفت
گفت : “ندارم به تو حسی ، برو
گفت : برو !
……….گفت : برو !
…………….گفت ! …..رفت !
فدای سرت اگر آنچه میخواستی نشد . اگر چرخ دنیا با چرخ تو نمیچرخد .
تو چایت را بنوش .
روی ایوان خانه مادربزرگت بنشین و با او گپ بزن.
میتوانی غرور را کنار بگذاری و عشق زندگیت را به یک شام دونفره دعوت کنی.
برای پرنده ها دانه بریزی و بعد، از دیدن نوک زدن آنها به دانه های گندم لذت ببری.
میشود دقایقی را برای مادرت کنار بگذاری و چند لحظه را در آغوش او سپری کنی میبینی که چقدر آرامش بخش است.
میشود از زندگی لذت برد .
میشود از ثانیه ها نهایت استفاده را کرد.
مگر چقدر عمر میکنیم که بخواهیم آن را هم صرف سروکله زدن با این و آن بکنیم و از شکل راه رفتن همراهمان تا آبی بودن رنگ آسمانو گردی زمین ایراد بگیریم… چه خوب میشد اگر میتوانستیم به زمین و زمان گیر ندهیم و سخت نگیریم.
خوب میشد اگر زندگی میکردیم نه فقط نفس میکشیدیم !
کاش آدم ها می دانستند که در هر دیدار
یک تکه از یکدیگر را با خود می برند…
عده ای فقط غم هایشان را به ما می دهند!
و چقدر اندک هستند
آدم های سخاوتمندی که وقتی به خانه بر می گردی،
می بینی تکه های شادی هایشان را
در مشت های تو جا گذاشته اند
متن دلنشین زیبا و احساسی
اما
با این همه
تقصیر من نبود
که با این همه…
با این همه امید قبولی
در امتحان سادهْ تو رد شدم
اصلاً نه تو ، نه من!
تقصیر هیچ کس نیست
از خوبی تو بود
که من
بد شدم!
ﺍﺯ ﮔﺮﻩﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺷﻤﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﻠﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ،
ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻟﺤﻈﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻡ،
ﮔِﺮِهی ﺑﻪ ﻧﺎﻓﻢ ﺯﺩﻧﺪ، ﮐﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ
ﮔﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﻢ!
ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮔﺮﻩ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺑﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ…
ﺷﺎﯾﺪ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻩﻫﺎﺳﺖ!
ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺒﯿﻨﯽ ﻭ ﺻﺒﺮ، ﻫﺮ ﮔﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﻧﮕﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﺮﻩ ﺑﻌﺪﯼ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺭﻗﻢ ﺯﺩﻩ ﺩﺍﺭﻡ…
ﺷﺎﯾﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﻩ ﻓﺮﺷﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﺒﺎﻓﻢ…
ﻓﺮﺷﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻟﻖ ﻫﺴﺘﯽ ﻧﻘﺸﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﻓﺘﻨﺶ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪﻩ…
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺩﯾﺪﻩ ﻭ ﻣﻦ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ
ﺷﮑﺮﮔﺰﺍﺭﻡ…
خودمان را با جمله “تا قسمت چه باشد”
گول نزنیم…
“قسمت”
اراده ی من و توست…
ﮔﺎه گاهی که ﺩﻟﻢ میگیرد
به ﺧﻮﺩﻡ میگوﯾﻢ
بشکن قفلی که ﺩﺭﻭنت ﺩﺍﺭی
ﺗﻮ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺍﺭی
ﺧـﺪﺍ ﺍﻭﻝ ﻭ ﺁخـر ﺑﺎ ماست
جملات و شعر دلنشین از دل بر آمده
امروز آنقدر سرگرم
دوست داشتن زندگی باش
که هیچ فرصتی برای
نفرت نداشته باشی
هر روز فرصتی تازه است
تا بهتر از دیروز باشی..
زمان تصمیم میگیرد چه کسی را در زندگیت ملاقات خواهی کرد،
قلبت تصمیم میگیرد چه کسی را در زندگیت میخواهی،
و رفتارت تصمیم میگیرد چه کسی در زندگیت میماند.
حق الناس همیشه پول نیست
گاهی دل است
دلی که باید بدست می آوردیم
و نیاوردیم
دلےرا که شکستیم
و رهاکردیم
دلهای غمگینی که
بی تفاوت از کنارشان گذشتیم
خدا از هرچه بگذرد ازحق الناس نمی گذرد
امروز آنقدر سرگرم
دوست داشتن زندگی باش
که هیچ فرصتی برای
نفرت نداشته باشی
هر روز فرصتی تازه است
تا بهتر از دیروز باشی…
خسته،
خودخواه،
بی شکیب،
از این جهان،
فقط همین ها را برایم باقی گذاشته اند!
با من مـــدارا کن،
بعدها …
دلت برایم تنگ خواهد شد.
دلنوشته های جدید احساسی
والا ما انتظار نداریم کسی تو سختیا ڪنارمون باشه،
همین ڪه تو شادیا حالمونو خراب نڪنن واسمون کافیہ..
همه مان افراد معمولی هستیم،
خسته کننده ایم،
شگفت انگیزیم،
همه مان خجالتی هستیم،
شجاییم،
قهرمانیم،
بی پناهیم،
فقط به روزش بستگی دارد.
دوست داشتنِ ما دیده نخواهد شد
اگر آدم ها را مجبور کنیم که به حرف ها
و
تفسیرهای ما
در مورد خودشان گوش کنند!
« پونه مقیمی »
ما همیشه فرصت نداریم.
بخت، فاصله بین رویش یا چرخ لبو فروش…
« صابر اَبَر »
دفتر عمر مرا
با وجود تو شگوهی دگر است.
میتوانی تو به من
زندگانی بخشی،
یا بگیری از من
آنچه را میبخشی…
« حمید مصدق »
زخـم هـا رو نبـایـد
نشـون هر غریبـه ای داد
جـاشـو یاد میگـیرن …
من امروز ایستاده ام و برای ایستادنم بارها زمین خورده ام
دلخـوشی یعنـی،
صـدایـی بـی هـوا
نـام «تــو» را
بر زبان جاری کند
اگه کسی تورو نخواست،
خودت خودت رو بخواه و نرو.
دلنوشته های خاص و زیبا
تو هر جنگلی ڬ هستی قد بڪش ولی
باغبونتو فراموش نکن!
من منتظر بهونم تا دورمو خلوت کنم
سعی کن اونی نباشی که،بهونه میده دستم 🙂
هیچوَقت نَذار احساساتت زیاد عمیق بشن،
آدما هر لحظه میتونن عوض بشن…
آرزوهامونم وقتی براورده میشن که دیگه بدرد نمیخورن،مثه جوابایی که بعد دعوا به ذهنمون میاد 🙂
وقتی می خواهید موفقیت خود را ارزیابی کنید، ببینید چه چیزی را از دست داده اید که این را به دست آورده اید.
باد ورقهای دفتر شعرم را با خود برد ، فردا تمام شهر عاشقت میشوند !
همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه غرق تماشای نگاهت
آدم همیشه به یکی احتیاج داره تا باهاش در مورد همه چیز همونجوری حرف بزنه که با خودش حرف میزنه…
«چیزی نیست…»
کلمه ایست
که آنرا میگوییم
وقتیکه
درونمان
لبریز از همه چیز است
اگه چسب زخم نیستی
حداقل ناخنتو رو زخم آدما نکش
نزدیکت می شوم بوی دریا می آید
دور که می شوم صدای باران
بگو تکلیفم با چشمهایم چیست ؟
لنگر بیندازم و عاشقی کنم یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟؟؟همه می گویند به انتظار تو نشستن دیوانگی ست ولی نمیدانند که من دیوانه ی تو هستم …