در این بخش عکس های زیبا از ضریح امام رضا در مشهد برای پروفایل و جملات و اشعار دلتنگی امام هشتم را گردآوری کرده ایم.
متن و عکس پروفایل امام رضا
پنجره دلمو رو به تو وا کردم
با دل شکسته یا رضا رضا کردمارزومه منو امسال بطلبی اقا جون
واسه ایوون طلات دلم شده چه بی امون
روی ﻓﺮش دل ﻣﻦ ﺟﻮﻫﺮی از ﻋﺸﻖ ﺗﻮ رﯾﺨﺖ
آﻣﺪم ﭘﺎک ﮐﻨﻢ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ را ، ﺑﺪﺗﺮ ﺷﺪ…
اي همه ی دلها حرمت یا رضا«ع»
خلق خدا و کرمت یا رضا«ع»جن و بشر، حور و ملک میبرند
سجده به خاک حرمت یا رضا«ع»
در گوشهای ز صحن و سرا جا بده مرا
آیا دلم کم از دل آهو شکسته است؟
هر چند حال و روز زمين و زمان بد است
يک تکه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی اگر به آخر خط هم رسيده ای
اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جملات دلتنگی امام هشتم
فقیر آمدم و دل شکسته پرسیدم:
“مگر که شاه خراسان گدا نمی خواهد؟”
یا رضا: میآیم با کوله بارم تا بگویمت که تمام دار و ندارم همین است.
رضا جان! گلوى بغض کرده زائرانت، امروز به دنبال واژهاى است براى تبریک میلادت.
دو لنگه درب حرم باز ، مثل آغوشت
همیشه هست پذیرای بی پناهی ها
کبوتران، به صف مینشینند تا یکى یکى رو به روى تو اداى احترام کنند. اى بیکرانه! کدام دریایى که کشتى نشستهگان عالم، در کنار تو پهلو میگیرند تا در لنگرگاه مهر تو، چند روزى آشیانه کنند؟
بساط شاه و گدا در كنار هم پهن است
كنار جایِ تو جایی كه داشتم دارم
همان گدای قدیمی كه داشتی داری
همان امام رضایی كه داشتم دارم
حرم نگو،عتبات است،تو حسین منی
هنوز كرب و بلایی كه داشتم دارم
وقتی به حرمت میروم، از دست صیاد روزگار آهو صفت میدوم و خود را به آغوشی میاندازم، مهربانتر از آغوش مادر و از آنجا بوی خدا میآید، بوی علی، بوی زهرا، بوی حسن و بوی سیب و بوی حبیبم حسین؛ که آنجا فرشته صفتی به جسم خالیم روحی تازه بخشد؛ که کوله بار دردهایم را لحظهای بر زمین بگذارم و نفسی تازه کنم.
هزارجور آدم با هزار خُلق و خَلقِ مختلف میآیند و در صفای صحنت مقیم میشوند …
چه فرق دارد برای تو اما …
نازِ آن مست …
یا نیازِ این دست …
وقتی که از کبوترها هم نمیگذری …
اینجاست که چشم هایت خود به خود میجوشند و دست هایت به طرف ضریح قد میکشند؛ گویی این غریب، تمام غربا را در آغوش مهربان خود کشیده است.
عکس پروفایل امام رضا (ع)
دل بر سر کوی آشنا آوردم
بر درگه او دست دعا آوردمآهوی رمیدهای که از بهر امید
رو بر حرم قدس امام رضا آوردم
تا در دم مرگم تو به دیدار من آئی
من آمدم و قبر تو را دیدم و رفتم
با دل شیدا
سلطان دو عالم
زده ام پیش تو زانو
تا بگم آقا
تو دارو ندار منی ای ضامن آهو…
یا ضامن آهو، به ضریحت که چشم مىیدوزم، رازى میان زمزمههاى من با تو از نگاهم جارى است.
دوش ما در حرم یار چه هوشیار شدیم
جرعه عشق به نوشیده و بیمار شدیماین کرم از سر رحمت بدهد شاه رضا
پرده عقل دریدیم و پدیدار شدیم
من غرق گناه آمده بودم به حضورت
مشمول عطایای تو گردیدم و رفتم